در روایاتی بخشهای بسیاری از محتوای خطبه غدیر آمده است؛ از جمله در حدیث «مناشده» که امیرالمومنین علیه السلام در روز شورای کذائی آن را ایراد کردهاند.
نور الأمير(علیه السلام) في تثبيت خطبة الغدير
خطبه غدیر را یکجا و بهگونه کامل، منابع مکتب خلفا گزارش نکردهاند، اما بر این نکته باید تأکید کرد که تمام فقرات خطبه در مصادر معتمد و کهن اهل سنت با اسانید بسیار گزارش و ثبت و ضبط شده است.
در مقدمه کتاب، علاوه بر بیان و توضیح جایگاه حدیث غدیر در عالم اسلام، به کسانی که پیرامون این واقعه عظیم، دست به نگارش برده و یا به طرق مختلف، آن را روایت کرده و یا به تواتر و صحت آن تصریح نمودهاند، اشاره شده و در پایان، توضیحاتی پیرامون کتاب، ارائه گردیده است[۲].
مورخان آوردهاند که چون رسولالله(صلی الله علیه و آله) به سال دهم هجری آهنگ حجگزاری کرد، مردمان بسیاری در مدینه گرد آمدند که در حجگزاری به ایشان اقتدا کنند. در آن حج جاودانه و به هنگام بازگشت در جایگاهی به نام غدیر خم، رسولالله(صلی الله علیه و آله) خطبهای بس عظیم ایراد کردند و در ضمن آن امیرالمومنین علیه السلام را از پس چندین و چند بار تصریح بر ولایت در پیش دید انبوهی از مؤمنان بازگشته از حجگزاری، به ولایت نصب کردند. نویسنده کتاب، معتقد است خطبه غدیر بیگمان از متواترات بوده و بر این واقع صادق، کسان بسیاری تصریح کردهاند[۳].
خطبه بس طولانی، پرنکته و سرشار از معارف بوده است. «حدیث ثقلین» و جمله «من كنت مولاه…» از جمله بخشهای این خطبه سرنوشتساز است و شگفتا که مصادر حدیثی مکتب خلفا از کهنترین روزگاران به نقل گسترده آن همت نگماشتهاند و جز نقلهایی پراکنده از آن را نیاوردهاند. گونه مفصل خطبه غدیر، در مجموعهای از منابع شیعی به نقل از حضرت امام باقر(علیه السلام) و زید بن ارقم و حذیفة بن یمان آمده است. نقلهای این منابع اندک اختلافی دارند؛ ازاینروی برخی از فاضلان به تنظیم و تنسیق نقلهای مختلف پرداخته و متنی منقح و کامل از مجموعه نقلهای یادشده به دست دادهاند. از جمله در کتاب حاضر، به این نکته اشاره شده است که رسولالله(صلی الله علیه و آله) به هنگام ایراد خطبه، مکرر مردمان را مخاطب قرار داده (معاشر الناس) و با تکرار جملات میکوشیده است که مخاطبان، آن را بهدرستی بشنوند و به خاطر بسپرند. انس بن مالک میگوید: پیامبر هر کلمه را سه بار تکرار کرده است تا مردمان در آن بیندیشند. در ضمن خطبه نیز فرمودهاند: این آخرین جایگاهی است که بدینسان و با این ویژگیها من برای شما سخن میگویم، پس بشنوید، تن دهید، اطاعت کنید و بر حق گردن نهید و…[۴].
این خطبه را یکجا و بهگونه کامل، منابع مکتب خلفا گزارش نکردهاند، اما بر این نکته باید تأکید کرد که تمام فقرات خطبه در مصادر معتمد و کهن اهل سنت با اسانید بسیار گزارش و ثبت و ضبط شده است. این حقیقت ارجمند بهگونهای بس شایسته در اثر حاضر نشان داده شده است. نویسنده در این کتاب ابتدا از آخرین حج رسولالله(صلی الله علیه و آله) بهاجمال سخن گفته است و از تجمع عظیم مردمان در آن حج یاد کرده و آنگاه از سخنرانی آن بزرگوار در غدیر خم و چگونگیهای آن سخن گفته است. سپس به جایگاه حدیث غدیر پرداخته و از کسانی یاد کرده است که آن (حدیث شریف) را با اسانید بسیار در مجموعههایی مفرد رقم زده، سامان داده و گزارش کردهاند. سپس از تواتر حدیث سخن گفته و از تصریح و تأکید بسیاری از محدثان، مورخان و عالمان اهل سنت بر تواتر آن و بالاخره از کسانی یاد کرده است که چون حقیقت را نیافتهاند «ره افسانه زده» و کوشیدهاند که حدیث غدیر را یا از جمله «اخبار آحاد» تلقی کنند و یا از جمله احادیث موضوعه. مؤلف طعن عالمان اهل سنت را بر اینگونه کسان گزارش کرده و نشان داده است که اینگونه سخن بیپایه چیزی نیست که حتی بر عالمان مکتب خلفا نیز پوشیده مانده باشد[۵].
آنگاه از این واقع اسفانگیز یاد کرده است که مصادر اهل سنت خطبه غدیر را بهتفصیل و یکجا گزارش نکردهاند و بدینسان از احقاق حق تن زده و در کتمان حق کوشیدهاند. ازاینروی مؤلف با توجه به این حقستیزی محدثان و مؤلفان کوشیده است که گونه تفصیلی نقل منابع شیعی را از خطبه غدیر با مراجعه به منابع اهل سنت تثبیت کند و نشان دهد که تمام فقرات آن با اسانید بسیار و منابع فراوان با عین الفاظ و یا مضمون یکسان آمده است[۶].
مؤلف ابتدا متن خطبه را بدان گونه که یاد کردیم، یکجا نقل کرده است و آنگاه خطبه را در صد بخش آورده و در ذیل نقلهای کوتاه، بهتفصیل، نصوصی را که به عین کلمات و یا مضمون همگون، نقل آن فقرات را استوار میدارد، با تکیه بر منابع بسیار، عرضه کرده است؛ بهمثل رسولالله(صلی الله علیه و آله) پس از ستایش بلیغی از خداوند تبارک و تعالی فرمودهاند: خداوند به من امر کرده است که در این مجتمع عظیم، ولایت علوی را ابلاغ کنم و حراست و نگهبانی از من را تضمین کرده است و جبرئیل برای این جهت آیه «يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك…» را، که ولایت علوی است، بر من فروخوانده است و…[۷].
مؤلف پس از نقل این بخش از ابن مسعود آورده است: «يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربّك [أن علياً مولی المؤمنين]». از ابیسعید خدری نیز آورده است: «نزلت هذه الآية (يا أيها الرسول بلّغ ما أنزل إليك) علی رسولالله(ص) يوم غدير خم في علي بن أبيطالب. بدینسان وی تمام بخشهای خطبه را مستند ساخته و استوار گردانیده و بر اساس منابع اهل سنت تثبیت کرده است[۸].
آنگاه یادآوری میکند: در روایاتی چند، بخشهای بسیاری از محتوای خطبه غدیر آمده است؛ از جمله در حدیث «مناشده» که امیرالمومنین علیه السلام در روز شورای کذائی آن را ایراد کردهاند و حدیث «العشره» ابن عباس، که در آن از ده فضیلت امیرالمومنین علیه السلام با مردمانی سخن گفته و با فراز آوردن این فضایل، بر غاصبان خلافت حق و نادیدهانگاران حق خلافت طعن زده است. کلام بلند ابی بن کعب را نیز نقل میکند که پس از آنکه ابوبکر در جایگاه خلافت خطبه خواند، بهپا خاست و حق خلافت و خلافت حق را فریاد کرد و بخشی از فضایل مولی را فراز آورد و بر اینکه کسانی این همه را فراموش یا وانمود به فراموشی کردهاند و یا حقایق را دگرسان کردند و یا بر دگرسانیها برنیاشفتند و سکوت پیشه کردند، طعن زدند. بالاخره احتجاج مأمون عباسی بر فقیهان درباره فضایل امیرالمومنین علیه السلام که در ضمن آن مأمون بسیاری از فضایل مولا را برشمرده است، میآورد[۹].
مؤلف در پایان، فروتنانه نوشته است: پژوهشگر آگاه بیگمان بر چندین و چند برابر آنچه من در تأیید فقرات خطبه غدیر آوردهام، دست خواهد یافت. آنچه در این کتاب آمده است فرایند تلاش فردی من است که در تخریج مصادر و گزارش نقلها ترتیب تاریخی را نیز رعایت نکردهام.
اما حقیقت آن است که کار نویسنده، کاری است بزرگ، ارجمند، دقیق و سودمند[۱۰].
ثبت دیدگاه شما