رسانههای جدید و اربعین به عنوان نماد هویت بینالمللی شیعی
زیارت پیاده اربعین در عراق، در سالهای اخیر، به عنوان پرجمعیتترین زیارت سالانه در جهان و یکی از مهمترین نمادهای هویت شیعی تبدیل شده است.
پیمان اسحاقی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است زیارت پیاده اربعین با عنوان سنتی مردمی که فناوریهای حملونقل آن را چند فرهنگیتر و رسانهها آن را جهانی کردند، پرداخته که در ادامه میخوانیم:
زیارت پیاده اربعین در عراق، در سالهای اخیر، به عنوان پرجمعیتترین زیارت سالانه در جهان و یکی از مهمترین نمادهای هویت شیعی تبدیل شده است. در این نوشتار کوتاه قصد دارم با تاکید به سه مفهوم مردمی بودن این زیارت، نقش ورود فناوریهای حملونقل و نیز تأثیرات رسانه در فراگیر شدن زیارت پیاده اربعین، نشان دهم این سنت زیارتی در نیم قرن اخیر چه تغییراتی یافته و به چه سویی در حال حرکت است.
زیارت پیاده به عنوان الگوی زیارت عموم مردم و محرومان
در کشور عراق هم نوا با دیگر نقاط جهان اسلام، از گذشتههای دور تاکنون، سنتهای گوناگونی از زیارت پیاده در بین مردم رواج داشته است. نقطه مرکزی این زیارتها در عراق، شهر کربلا و زیارتگاههای آن شهر بوده و زائران از شهرهای دور و نزدیک، خصوصاً شهر نجف، به آنجا آمده و به زیارت میپرداختند. در حالی که برای رسیدن به شهر کربلا، وسایل حمل و نقل گوناگونی وجود داشت، اما شمار زیادی از مردم عراق که توانمندی مالی استفاده از آنها را نداشتند، با پای پیاده مسیرهای دور و نزدیک را میپیمودند و به زیارت کربلا میآمدند.
این رفتار زیارتی، به عنوان نمونه در میان طلاب علوم دینی مشغول به تحصیل در حوزه علمیه نجف، سنتی پویا و شایع بوده است. سیدمحمدحسن قوچانی (۱۲۵۳-۱۳۲۱)، معروف به آقا نجفی قوچانی، دانشآموخته حوزه علمیه نجف که مدت بیست سال را در شهر نجف اقامت داشته و سپس به ایران آمده، در زندگی نامه خودنوشت خود که با نام سیاحت شرق منتشر شده، بارها از سفرهای زیارتی پیاده خود و دوستانش، از نجف به کربلا، سخن گفته است. به عنوان نمونه، او در این باره مینویسد: «در هر سالی زیارت اربعین و نیمه رجب و نیمه شعبان و عرفه از واجبات من و نوع طلاب نجف بود که به کربلا میرفتیم و اول رجب و عید فطر و عاشورا از مستحبات بود که گاهی میرفتند و گاهی نمیرفتند». وی در ادامه درباره سازوکارهای سفر و تجربه روحی حال از این سفر چنین مینویسد: «در راه زیارت چند پیاده با هم رفیق بودیم. رفاقت من فقط در اول منزل و آخر منزل بود و در بین راه رفتن با رفقا معیت نداشتم، چون آنها کند میرفتند و من هم تند میرفتم. دیگر آنکه در حال تنهایی تفکر در حرکات و کیفیات بعضی سماواتیات و غیره مینمودم و راه هم نمود نمینمود».
نیز باید در نظر داشت که توجه به گزارشهای تاریخی درباره زیارت پیاده بدان معنا نیست که در آن زمانها بین نجف و کربلا و نیز دیگر شهرهای عراق، سفر پیاده تنها امکان تردد بوده است. در کنار گزارشهای مربوط به سفرهای زیارتی پیاده، گزارشهای بسیاری درباره سفرهای غیر پیاده، با استفاده از امکانات حمل و نقل با قایق رودخانههای شمالی – جنوبی عراق و نیز وسایل سفر زمینی در عراق به چشم میخورد. اما مسئله آن است که امکان سفر با وسایل مذکور به سبب مسائل مالی برای عموم مردم، خصوصاً جوانان و طلاب علوم دینی فراهم نبوده است؛ چنان که برای قرنها، سفر پیاده معمولاً با سفر تهیدستان و محرومان معادل دانسته میشده است. به این ترتیب، زیارت پیاده و به تبع زیارت پیاده به کربلا، در ایام اربعین و دیگر زمانهای مقدس مذهبی را، باید الگوی غالب زیارت عموم مردم در نظر گرفت.
در دهههای اخیر و همراه با پویش برخی عالمان دینی برای تاکید به ثواب زیارت پیاده و اهتمام شماری از شیعیان عراق به فراهمآوردن زمینههای همیاری با زائران پیاده در مسیرهای منتهی به کربلا، شکل پیاده زیارت امام حسین (ع)، خصوصاً در ایام اربعین، به شکل غالب این زیارت تبدیل شد؛ به این ترتیب، شماری از زائران، حداقل در بخشی از سفر زیارتی خود، خصوصاً در محدودههای نزدیک به شهر کربلا، این زیارت را به صورت پیاده به انجام میرسانند.
فناوریهای حملونقل و زائرانی از فرهنگهای دیگر
همواره محدودیتهای حملونقل یکی از دلایل اصلی شکلدهنده زیارت و دیگر آئینهای عبادی است. عموماً گفته میشود افزایش امکانات لجستیکی باعث افزایش شمار زائران و اهمیت زیارتها در جهان امروز شده، اما مسئله را میتوان به گونهای دیگر نیز در نظر گرفت و اظهار داشت که محدودیتهای موجود حملونقلی در قرنهای گذشته، عامل کمتر بودن شمار زائران از زمان ما بوده است. به عبارت دیگر، مسئله لجستیک در جهان امروز، به خودی عامل افزایش شمار سفرهای زیارتی نیست، بلکه فقدان و دشواری دسترسی به آن در قرنهای گذشته را میتوان مانعی در برابر تحقق آرمان زیارت در نظر گرفت.
از منظر حملونقل، درباره زیارت عتبات مقدسه با دو واقعیت همزمان مواجه هستیم. از یک سو زیارت این عتبات، از قرنهای اولیه شامل حضور زائرانی از مناطق دوردست خارج از عراق میشده و دوم اینکه حجم اصلی زائران این عتبات، اختصاص به شهروندان عراقی، خصوصاً ساکنان مناطق شیعهنشین جنوب عراق دارد. این صورتبندی امروزه نیز در جریان است. با این تفاوت که ورود فناوریهای حملونقل، در دهههای گذشته باعث شده تا افراد بتوانند به سرعت خود را برای زیارت کربلا، و در نمونه مورد نظر ما، زیارت پیاده به سوی کربلا در ایام اربعین، به عراق برسانند. فناوریهای نوین هوایی و زمینی این امکان را فراهم ساخته تا بتوان در کمتر از بیست و چهار ساعت از هر سویی از جهان به سوی دیگر رسید. از سوی دیگر، گسترش خیرهکننده زیرساختارهای پروازی و زمینی، استفاده از این امکانات را برای طیف گستردهای از مردم فراهم ساخته است. به این ترتیب، علاقهمندان زیارتهای شیعی و در نمونه مورد نظر ما، شیفتگان حضور در عتبات مقدسه عراق در ایام اربعین، این امکان را یافتهاند تا از نقاط مختلف جهان در زیارت اربعین حاضر باشند. چنین است که گرچه اکثریت قاطع زائران اربعین را شیعیان عراق تشکیل میدهند، زیارت اربعین، با تنوعی بیسابقه از زائران در عراق برگزار میشود. نیز میتوان گفت در صورتی که زیر ساختارهای لجستیکی عراق که به صورت محسوسی از همسایگانش ضعیفتر است، بهبود یابد و مناسبات سیاسی بین عراق و همسایگانش بهتر از امروز شود، شاهد افزایش زائران بینالمللی در عراق در ایام اربعین خواهیم بود و زیارت پیاده که در قرنهای گذشته همواره ذاتی فراامپراطوری (Transimperial) داشته، امروزه و با پیدایش دولت-ملتهای جدید، بیش از پیش ماهیتی فراملی (Transnational) خواهد پذیرفت.
رسانههای جدید و اربعین به عنوان نماد هویت بینالمللی شیعی
اولین توجههای رسانهای به مسئله اربعین بعد از سقوط حکومت صدام آغاز شد. شیعیان عراق که به مدت چند دهه نمیتوانستند مراسم محرم را برگزار کنند و زیارت پیاده به کربلا در ایام اربعین نیز محدود، بهدشواری و مخفیانه انجام میشد، بعد از سقوط حکومت بعثی توانستند با آزادی به این زیارت اقدام کنند. چنین شد که رسانههای جهان در سالهای بعد، تصاویر زیارت میلیونی اربعین را پخش کردند. مخابره این تصاویر با گسترش و عمومیت یافتن اینترنت، شبکههای تلویزیونی و رسانههای اجتماعی همراه بود. مشاهده زیارت میلیون زائران امام حسین (ع)، برای شیعیان خاورمیانه و نیز شیعیان ساکن در سرزمینهای دورتر، بسیار جالب و امیدبخش به نظر میرسید. به تدریج تولیدات رسانهای درباره اربعین نیز گسترش یافت و همنوا با فرایندهای جهانی احیای هویتهای دینی و محلی از خلال اجرای پرشور آئینها و مناسک، زیارت پیاده اربعین به سرعت به یکی از مهمترین نمادهای شیعی در جهان تبدیل شد. گسترش امکانات حملونقل، که پیشتر به آنها اشاره کردیم نیز امکان حضور در این مراسم را بیشتر فراهم آورد. در نهایت، زیارت پیاده اربعین و بیش از آن، میل و شوق مشارکت در چنین زیارتی، که از خلال رسانهها به دست شمار زیادی از شیعیان جهان رسیده بود، نوعی خودآگاهی مذهبی را در میان شیعیان بوجود آورد؛ چنان که امروز مشاهده میکنیم، در میان بسیاری از جوامع شیعی در کشورهای مختلف، مسئله میل به زیارت و خصوصاً حضور یافتن در زیارت پیاده اربعین، یکی از اجزای محدود باقیمانده از هویت دینی شیعیان است.
سخن پایانی
در این نوشتار کوتاه تلاش کردم تا نشان دهم چگونه تغییرات فکری، فرهنگی و فناورانه در سالهای اخیر باعث شده تا زیارت پیاده اربعین به عنوان یک پدیده توأمان مذهبی، رسانهای و فناورانه، به سرعت به یکی از مهمترین تجمعات انسانی، زیارتهای مذهبی و عناصر هویتبخش در زندگی مسلمانان جهان تبدیل شود. از آنجا که تقریباً همه عوامل ذکر شده در این مختصر، ظاهراً در سالهای آینده بیش از امروز گسترش خواهند یافت، به نظر میرسد بر دامنه تأثیرگذاری مراسم اربعین نیز افزوده شود.
ثبت دیدگاه شما