اسلام شناسی درمحافل آکادمیک غربی
سیدسلمان صفوی با اشاره به اینکه در حوزه اسلام شناسی در بریتانیا، مساجد علی العموم تحت نفوذ عربستان هستند، گفت: ما نـه در بخش ایران شناسی کار درخوری انجام داده ایم، نـه در حوزه نفوذ اسلام شناسی.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدسلمان صفوی، مولویشناس، کاشف ساختار مثنوی مولوی، برنده جایزه جهانی کتاب سال جمهموری اسلامی ایران و نویسنده کتب متعدد به زبان انگلیسی و فارسی در حوزه فلسفه مقایسه ای و عرفان اسلامی، معاون سابق مرکز اسلامی انگلیس، رئیس فعلی آکادمی مطالعات ایرانی لندن، مدیر مرکز بینالمللی مطالعات صلح لندن و عضو کنگره فیلسوفان اسکولاستیک ایتالیاست. او دارای دکترا و فوق دکترا از دانشگاه لندن است و ازسال 1376 در لندن زندگی می کند. دکتر صفوی همچنین یکی از بنیانگذاران و سردبیر کنونی مجله علمی Transcendent Philosophy Journal و سرویراستار دانشنامه فرهنگ مکتوب عرفان و تصوف، سرپرست علمی دانشنامه معاصر قرآن کریم، دانشنامه انقلاب اسلامی ایران است.
*آقای دکتر! در بریتانیا چند مؤسسه ایران شناسی و اسلام شناسی وجود دارد؟
در بریتانیا هیچ مؤسسه ایران شناسی متعلق به حکومت ایران فعالیت ندارد. مرکز اسلامی انگلیس در لندن، رایزنی فرهنگی و کالج اسلامی در لندن، که در حوزه تبلیغ و ترویج اسلام فعالیت می کنند، به حکومت ایران تعلق دارند. مجمع جهانی اسلامی با مدیریت نماینده آیت الله العظمی صافی نیز در لندن فعالیت دارد. حاج آقای معزی، رئیس مرکز اسلامی در لندن تا فروردین 93 در حوزه روضه، وعظ، دعا، نماز، عقد، ازدواج، طلاق و . . فعالیت داشته است. اما تأکید داشت متولی تمدن و هنر و مشاهیر ایران و . . . نیست و مسائل مربوط به هنر، موسیقی، سینما، ادبیات و تاریخ ایران و . . . در حیطه مسئولیت این مرکز قرار ندارد. بنابراین مرکز اسلامی انگلیس که مربوط به حکومت ایران است، مسئولیت خود را خارج از موضوع ایران شناسی می داند. حاج آقای شمالی از شاگردان موسسه حاج آقای مصباح جدیدا به عنوان مدیر مرکز اسلامی منصوب شده است. هنوز وی مشخص نکرده است در رابطه با ایران شناسی برنامه ای دارد یا خیر.
کالج اسلامی لندن نیز تحت نظر جامعة المصطفی(ص)، برای دوره کارشناسی در رشته های دین شناسی و اسلام شناسی دانشجو می پذیرد، اما فعالیتی در رابطه با ایران شناسی ندارد. رایزنی فرهنگی نیز در حال حاضر تعطیل است و قبلا هم چون معمولا مسئول آن هر سه سال یک بار عوض می شد تا یاد بگیرد چگونه از خیابان عبور کند (چون جهت ترافیک لندن برعکس سایر کشورهای جهان است) و قبل از شناسایی محیط، مدت مأموریتش به پایان می رسد و به خاطر بودجه محدود، معمولا فعالیت خاصی ندارد و صرفا چند نمایشگاه خط، نقاشی، کتب قرآنی و دینی و . . . و احتمالا شب شعری برگزار می کند. بنابراین در کشورهای غربی نظیر انگلستان، کانادا، فرانسه، اتریش، مجارستان، آلمان، ایرلند، پرتقال، اسپانیا و … (کشورهایی که من سفر کردم) مؤسسه مربوط به ایران و متولی ایران شناسی و مروّج فرهنگ ملی، ادبیات، فرهنگ و تمدن ایران وجود ندارد. به طور کلی می توان گفت در غرب، دانشگاهها و برخی از مؤسسات و سازمان های خصوصی در حوزه ایران شناسی فعالیت می کنند.
*آکادمی مطالعات ایرانی لندن که شما مدیر آن هستید، خصوصی است یا دولتی؟
آکادمی مطالعات ایرانی لندن در مالکیت حکومت ایران نیست. یک مؤسسه غیردولتی است که هدفش معرفی فرهنگ و اندیشه ایران؛ اعم از دوران قبل از اسلام و پس از اسلام است. ما ایرانی ها مانند عربها نیستیم که قبل از اسلام، هویتی نداشته باشیم. ایران یک کشور بزرگ با تمدن حداقل هفت هزار ساله است که قبل از اسلام، پنج هزار سال تاریخ داشته است. ایران در دوران پس از اسلام نیز پرچمدار اصلی فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است. آکادمی مطالعات ایرانی لندن پرچمدار مطالعات اسلامی – ایرانی است و ایران قبل و بعد از اسلام را پوشش می دهد.
در حوزه فلسفه نیز مکتب فهلویون و حکمت خسروانی در ایران قبل از اسلام وجود داشته است. ایران پس از اسلام هم مهد ظهور فیلسوفان مسلمان متعدد بوده است. ایران قبل و پس از اسلام در کلیه حوزه های فرهنگی – هنری مهد شعرا، موسیقی دانان، معماران، خطاطان، نقاشان و نویسندگان بی شمار بوده است. بنابراین ما ایران را از منظر هویت ایرانی به عنوان یک کل معرفی و از آن دفاع می کنیم. امروز نقطه ثقل هویت ایرانی، تشیع و زبان فارسی است. برادران و خواهران کرد، لـر، بلوچ، آذری، عرب، ترک، ترکمن و … اقوام جدایی ناپذیر ملت ایران هستند.
*نقش و هدف آکادمی مطالعات ایرانی لندن چیست؟
آکادمی مطالعات ایرانی لندن که در سال 2003 تأسیس شد در زمینه برگزاری سمینار و کنفرانس در حوزه اسلام شناسی و ایران شناسی فعال است. تحقیق در حوزه های مذکور و انتشار دو مجله “حکمت متعالیه” و “اسلامیک پرسپکتیو” از دیگر فعالیتهای این آکادمی است. مجله “حکمت متعالیه” تنها مجله به زبان انگلیسی است که پل گفتگوهای فلسفه و عرفان اسلامی و غربی است و شامل مطالعات مقایسه ای و تطبیقی بین آراء و اندیشه های فیلسوفان ایرانی نظیر فارابی، ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا و علامه طباطبایی و… با فیلسوفان غربی از قبیل کربن، هایدگر، اکهارت، کیرکگارد و … است. این مجله در محافل آکادمیک غرب معتبر است و هیئت تحریریه آن نیز از برترین متخصصین فلسفه اسلامی در آمریکا و اروپا شامل ویلیام چیتیک، جیمز موریس، پروفسور نصر و … و از ایران نیز شامل دکتر اعوانی، دکتر محقق داماد، دکتر پازوکی، آیت الله سیدمحمد خامنه ای، آیت الله محسن اراکی و … هستند. آکادمی مطالعات ایرانی لندن علاوه بر برگزاری همایش و نشست، به تحقیق در حوزه ایران و گفتگوی تمدنی ـ فرهنگی بین ایران و غرب نیز می پردازد.
تحقیقات و کتب منتشره آکادمی در حوزه مطالعات ایران و اسلام است. آکادمی از محققان در حوزه ایران و اسلام نیز حمایت می کند و با أخذ پذیرش از دانشگاههای معتبر بریتانیا به دانشجویان دوره دکترا و یا اساتید برای فرصت مطالعاتی کمک می کند، همچنین شخصیتهای علمی – فرهنگی که برای آگاهی از پیشرفتهای فرهنگ و اندیشه ایرانی خواهان سفر به ایران هستند را به سازمان ها و مؤسسات مربوطه ایرانی معرفی می کند تا بتوانند به سهولت به ایران سفر کنند و به تجربه ای عینی از ایران دست یابند.
*آیا هیچ مؤسسه غیر دولتی ایرانیان مقیم بریتانیا وجود دارد؟
مؤسسات دیگری نیز در بریتانیا وجود دارند، که برخی از آنها شبیه آکادمی مطالعات ایرانی لندن، غیردولتی هستند و در حوزه ایران شناسی، تاریخ ایران و شعرا و عرفای ایران فعالیت می کنند و به طور مداوم نشست و سمینار برگزار می کنند، که البته غالبا تفکر سکولار دارند.
مرکز مطالعات ایرانی در کالج سنت اندرو در شهر اَبردین با مدیریت دکتر علی انصاری، در حوزه مطالعات ایرانی دانشجو تربیت می کند. مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه دارهام نیز تقریبا فعال است و دکتر کالین ترنر و دکتر انوشیروان احتشامی مطالعات ایرانی را در این مرکز پی گیری می کنند. در دانشگاههای سواس و کمبریج نیز مرکز مطالعات اسلامی دایر است. در سواس در رشته مطالعات خاورمیانه و فرهنگ و تمدن خاورمیانه، چند واحد ادبیات فارسی توسط دکتر نرگس فرزاد و دکتر نیما مینا تدریس می شود و شعر و ادبیات جدید و همچنین ادبیات کلاسیک تدریس می شود. در رشته اقتصاد نیز دکتر حکیمیان از دانشجویان علاقه مند به تحقیق در مورد اقتصاد ایران حمایت می کند. کتابخانه مطالعات ایرانی لندن نیز به مدیریت دکتر آجودانی، توسط ایشان و تنی چند از ایرانیان علاقه مند تأسیس شده که متعلق به بخش خصوصی است و مهمترین کتابخانه مطالعات ایرانی با دهها هزار جلد کتاب است و کلاس های آموزش زبان فارسی و نشستهای ادبی نیز برگزار می کند. این کتابخانه سالها بدون کمک ایران و صرفا با یاری برخی از مؤسسات خصوصی در بریتانیا فعالیت می کرد، اما متأسفانه در حال حاضر به خاطر بحران مالی در حال تعطیل شدن است. برخی از اساتید ایرانی نیز در مؤسسات، محافل و کانون های مختلف در جمع ایران در مورد ادبیات و فرهنگ ایران سخن می گویند. مدرسه جمهوری اسلامی نیز در لندن و چند شهر دیگر برای آموزش زبان فارسی روزهای شنبه و یکشنبه دایر است.
*آیا به جز ادبیات فارسی در رشته های دیگر فعالیتـی وجود دارد؟
مهمترین مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه سواس در لندن است، که به مطالعات منطقه ای در رشته های جامعه شناسی، تاریخ، اقتصاد، دین و . . . می پردازد. این دانشگاه در مطالعات منطقه ای (Regional Studies) دیدگاه کاربردی دارد، برخلاف ال. اس. سی، کینگز کالج و یا امپریال که بیشتر مباحث تئوریک را مطرح می کنند. رشته های مذکور در دانشگاه سواس، شامل مباحث ایران شناسی هم می شود و عمدتا تــز دوره دکترای دانشجویان در مورد جامعه ایران و مسائل مختلف آن است. برای مثال پروفسور ریچارد تاپـر رئیس سابق دپارتمان جامعه شناسی، متخصص ایل قشقایی است و دکتر زیبا میرحسینی نیز با تحقیق حوزه زنان در ایران علاوه بر تألیف کتاب، فیلم مستندی در مورد وضع زنان و حق حضانت و … ساخته است.
*در عرصه ایران شناسی چه مشکلاتی در محافل آکادمیک غربی وجود دارد؟
با قطع رابطه فرهنگی ایران با بریتانیا و آمریکا و عدم اعزام دانشجو از این کشورها به ایران، امکان شناخت و درک عینی از فرهنگ و تمدن امروز ایران برای دانشجویان میسر نیست؛ از این رو فکر می کنند ملت ایران به خاطر تحریم ها، از فرط گرسنگی در حال مرگ هستند و یا وضعیت ایران شبیه افغانستان و عراق است. برخی مواقع عکس سوپرمارکت ها را در تهران به آنها نشان می دهیم تا ببینند هر کالایی اعم از ایرانی و خارجی در این فروشگاه ها هست، اما آنها چنین تصوری در مورد ایران دارند.
عدم رفت و آمدها و تبادلات عینی علمی، فرهنگی و توریستی به زیان ما تمام می شود. زیرا اولا: نسل جدید محققان غربی، ایران امروز را نمی شناسند، با ایران پس از انقلاب بیگانه است و از پیشرفت های ایران پس از انقلاب اسلامی شناختی ندارد. دوما: منبع اطلاعات غربیها، اطلاعاتی است که از کانال دشمنان ایران و اسلام و تشیع دریافت می کنند، یعنی اپوزیسیون و یا کشورهای عربی که دشمن ایران هستند، وضعیت ایران را آشفته و اسلام را نادرست معرفی می کنند و همواره اخبار منفی و سیاه از ایران انعکاس می دهند. برخی از فیلم های مستند در مورد ایران نیز تنها نمایشگر فقر و بدبختی است و موفقیت ها، توسعه ها و … را نشان نمی دهند. تنها نقاط منفی و ضعفها را مطرح می کنند و اینها همه به زیان ماست.
قطع ورود توریست به کشور به ضرر ماست؛ زیرا هر توریست به عنوان یک سفیر وضعیت موجود را درست منعکس می کند. زمانی یک خبرنگار قصد سفر به ایران را داشت. سؤال کردند: “این فرد سیاه بافی می کند یا نـه؟! پاسخ دادم: “تا کنون چهره ایران را به طور مفصل سیاه نشان داده اند؛ سیاهتر از این امکان ندارد. اگر این خبرنگار سیاه نمایی کند، چیزی را از دست نمی دهیم، اما اگر واقعیت ها را ببیند و منعکس کند، برای ما موفقیت است. ایران پیشرفت کرده، ایرانی ها مهربان، اهل گذشت، با فرهنگ و با تمدن هستند. حتی اگر این خبرنگار یک گزارش نیمه مثبت هم بفرستد، وضعیت را بهتر از این حالت نشان می دهد.”
مواردی که برشمردم مشکلاتی است که در حوزه ایران شناسی وجود دارد. در غرب اساتیدی در حال پرورش اند که منابع اطلاعاتی آنها اپوزیسیون و دشمنان ایران هستند. بنابراین مطالبی که می نویسند عموما علیه ایران و جمهوری اسلامی است. مسئولان فرهنگی – سیاسی ایران باید از مؤسسات غیردولتی که در غرب در حوزه ایران شناسی فعال اند، حمایت کنند تا آنها به عنوان پل ارتباطی گفتگوهای فرهنگی بین ایران و دنیای غرب عمل کنند. امروز کارهای دولتی چندان جواب نمی دهد. نیاز است از طریق مؤسسات غیردولتی در کشورهای مختلف فرهنگ و تمدن اسلام و ایران به جهانیان معرفی شود.
*شما مدیر مرکز بینالمللی مطالعات صلح هم هستید، لطفا در مورد فعالیت های این مرکز توضیح دهید.
مرکز بین المللی مطالعات صلح یک مؤسسه غیردولتی است که از طریق انتشار مجله “دیپلماسی صلح عادلانه” و یک سایت که به زبانهای فارسی و انگلیسی به انتشار اخبار و مقاله در مورد خاورمیانه و ایران، خلیج فارس و … می پردازد، فعالیت می کند. فعالیت اصلی این مرکز، ارائه رویکرد ایرانی به تحولات منطقه و تبیین راههای خروج از بحران ها و بن بست های منطقه ای است. ما معتقدیم در مقابل راه حلهای غرب، باید راه حلهایی ارائه کنیم، تا گفتمان روابط بین الملل تنها در اختیار غرب نباشد. ما تلاش می کنیم در حوزه مطالعات منطقه ای، با ارائه یک رویکرد ایرانی مستقل از رویکرد غرب، نشان دهیم جنگ، بزرگترین مشکل بشریت است و راه حل پایان دادن به مناقشات و یا کاهش مناقشات، گفتگو و دیپلماسی است. دستیابی به صلح و امنیت در منطقه از طریق گفتگو امکان پذیر است، نـه جنگ های جدید. سایت و مجله مرکز بین المللی مطالعات صلح بسیار پُـربیننده است. روزنامه نگاران و دیپلمات ها با مطالعه مجله و مراجعه به سایت، نظرات خود را منتقل می کنند و مرکز نیز با استقبال از این رویکرد، از پیشنهادات مفید استفاده می کند.
*دیگر کشورهای اسلامی چه فعالیت های دینـی در بریتانیا دارند؟
در حوزه اسلام شناسی در بریتانیا، مساجد علی العموم تحت نفوذ عربستان هستند. ایران هیچ نفوذی در اکثریت مساجد ندارد. ما نـه در بخش ایران شناسی کار درخوری انجام داده ایم، نـه در حوزه نفوذ اسلام شناسی در مساجد و دانشگاه ها کار مفیدی صورت گرفته است؛ بدین معنا که حکومت ایران هیچ کار اساسی در این رابطه انجام نداده؛ اما رقیب ما عربستان کارهای مهمی انجام داده است. مهم ترین مساجد بریتانیا در لندن، گلاسکو و ادینبورو با سرمایه سعودی ساخته شده است. اکثر ائمه جماعت این مساجد را هم عربستان معین می کند، چون سرمایه ساخت را تأمین کرده است.
انجمنهای اسلامی دانشجویان هم اکثرا تحت هدایت و رهبری مأموران تبلیغی سعودی هستند. البته چند سالی است انجمن ها و محافل اهل بیت(ع) در دانشگاهها توسط شیعیان نیز راه اندازی شده و شیعیان ایران، پاکستان، عراق و لبنان در این رابطه با همدیگر همکاری می کنند، اما قدرتشان به پای قدرت سعودی ها نمی رسد، زیرا عربستان بودجه کلانی به این مساجد اختصاص می دهد. متأسفانه حکومت ایران هیچ طرح و برنامه و خط و مشی برای ترویج اسلام در غرب و معرفی فرهنگ و تمدن ایران به غرب ندارد. چند مؤسسه حکومتی و دولتی که در اروپا و آمریکا فعالیت دارند نیز کارهای تکراری و روتین انجام می دهند، یعنی این مؤسسات محل گفتگوهای اندیشه ای بین اسلام و غرب نیست. اسلامی که عربستان معرفی می کند اسلام وهابی تندرو است. در بریتانیا بیش از 1000 مسجد وجود دارد. کشورهای دیگر نظیر عراق، ترکیه، پاکستان، هند و در بریتانیا مسجد دارند، اما اکثر مساجد تحت فرمان سعودی است. مهم ترین، جذاب ترین و شلوغ ترین مساجد متعلق به عربستان است.
مطالعات اسلامی در دانشگاه های سواس، دورهام، آکسفورد، کمبریج، اگزتر و … وجود دارد و بودجه برخی از این دانشگاه را هم عربستان می دهد برای مثال کرسی اسلام شناسی دانشگاه سواس را عربستان تأمین می کند و در واقع کرسی سنی شناسی به روایت عربستان است، بدین معنا که در مرکز اسلام شناسی سواس عرفان تدریس نمی شود، زیرا سعودیها با این مقولات مخالف اند. ما قصد داشتیم کرسی شیعه شناسی را در سواس در سال 2000 میلادی تأسیس کنیم و موافقت دانشگاه را هم اخذ کردیم، اما متأسفانه متولیان ایران علیرغم تعهدشان از این طرح حمایت مالی نکردند. دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرد: این کار خیلی خوب است، اما مجمع جهانی اهل بیت(ع) مأمور حمایت این گونه فعالیت هاست. مجمع جهانی اهل البیت(ع) هم گفت: طرح خیلی خوب است، اما بودجه لازم را نداریم. سفارت ایران در لندن، رایزنی فرهنگی و وزارت امور خارجه در دولت قبل هم گفتند: مأموریت ما اسلام شناسی و شیعه شناسی نیست. اما سعودی ها بودجه لازم را به این دانشگاه دادند و یک متخصص سنی بنام اسلام شناس معرفی کردند. مسلم است وقتی متخصص اسلام شناسی با منابع اهل سنت سعودی تربیت شود؛ اسلام سعودی در دنیا ترویج می شود.
در سایر مراکز هم وضع به همین روال است. بودجه آنها را کویت یا عربستان می دهند و منابع آنها هم سنی است. البته در برخی از دانشگاه ها مانند اگزیتر وضعیت بهتر است و برخی از دروس مانند فلسفه هم تدریس می شود، زیرا دکتر سجاد رضوی شیعه است و با فلسفه صدرایی کاملا آشناست، البته این داشگاه هم از کشورهای حاشیه خلیج فارس حمایت مالی می شوند و آنها هم با تشیع مسئله دارند و در کارهایشان مشکل ایجاد می کنند.
*مسلما همان طوری که گفتید اسلامی که معرفی می کنند اسلام مورد نظر خودشان است نـه اسلام واقعی!
بلــه! اسلامی که این افراد معرفی می کنند، اسلام مستشرقین است. برای مثال در حوزه تاریخ اسلام، مکتب جدیدی درست کرده اند و بدیهیات تاریخ اسلام را انکار می کنند؛ این موضوع خطری جدی برای آینده تاریخ نگاری اسلام است. اگر فکر و اقدامی نشود و پاسخ این روش ها، تئوری ها و ادعاهای دروغین داده نشود؛ 20 سال دیگر با انبوه کتب براساس این نوع نگرش مواجه می شویم که منابع اولیه تاریخی مانند سیره ابن هشام، یعقوبی و ابن خلدون و طبری و . . . را انکار می کنند. آنها مسلمات تاریخ اسلام را انکار می کنند.
*در حوزه شیعه شناسی در بریتانیا چه مشکلاتی وجود دارد؟
منابع مهم و اصلی شیعه شناسی به انگلیسی ترجمه نشده است. البته هرچند نتوانستیم در دانشگاه سواس مرکز شیعه شناسی تأسیس کنیم، اما درس شیعه شناسی را در آن دانشگاه راه اندازی کردیم. لکن برای تدریس به مشکل برخوردیم، زیرا منابع اصلی تفسیری، فلسفی، روایی، کلامی و اخلاقی شیعه به انگلیسی ترجمه نشده است. متولیان فرهنگی کشور باید برای حل این مسائل چاره ای بیندیشند. بنده طرحی ارائه کردم که منابع اصلی شیعه در حوزه های مختلف ترجمه شود، هیئت ویراستاری و ترجمه هم مشخص شد؛ اما ایران گفت بودجه نداریم و این طرح هم زمین خورد.
سنی ها منابع اصلی را به انگلیسی ترجمه کرده اند. اتهامات سنی ها و وهابی ها به شیعیان که می گویند: شیعه یک مذهب ساخته ایرانیان است و … این قبیل افسانه ها در این کتاب ها تدریس می شود. از این رو ضعف کرسی های اسلام شناسی وجود دارد. در آمد و شد اساتید و دانشجویان به ایران مشکل وجود دارد. در حال حاضر دانشجویان این حوزه ها برای تحقیق به عربستان، کویت، مصر، ترکیه و … می روند، اما نمی توانند به ایران سفر کنند، منابعی هم وجود ندارد که با کمک آنها پایان نامه نوشته شود. منبعی برای معرفی آثار تمدنی تشیع در ایران وجود ندارد. اماکن مذهبی خاص تمدن شیعی معرفی نشده اند. این اماکن از جنبه هنری و مذهبی اهمیت بسیار دارند، اما کار تحقیقی در مورد آنها انجام نشده است. هنر اسلامی – ایرانی از منابع درسی دانشگاه های غربی غایب است. اینها ضعف هایی است که باید برای برطرف کردن آنها اقدامات لازم صورت گیرد.
*این آسیبها چه کمکی به اسلام هراسی و ایران هراسی می کند؟
در غرب افراد تندرو و مخالف اسلام هدفشان تحقیر اسلام و معرفی آن به عنوان دین خشونت است؛ آنها به رفتارهای خشن برخی از مسلمانان سنی و وهابی استناد می کنند. در رسانه ها، فیلم ها، سریال ها، انیمیشن ها و بازی های کامپیوتری و . . . با هزینه کردن بودجه های میلیاردی اسلام را به عنوان یک دین خشن و بی رحم معرفی می کنند. برای رسیدن به اهدافشان بر موضوعات اساسی و مهمی انگشت می گذارند که غرب در مورد آنها حساس است؛ برای مثال در مورد مسأله زنان، حقوق زن، حضانت فرزند، ارث زن، شهادت زن، دیه زن، قصاص زن و . . . سؤال طرح می کنند و کسی نیست به این سؤالات پاسخ بدهد. از این گونه مسائل برای حمله شدید به اسلام استفاده می شود. بخشی از فشارهایی را که در برخی از جوامع اسلامی به اندیشمندان و هنرمندان وارد می شود، به حساب اسلام می نویسند؛ نه دولت، حزب، وزیر و . . . . به طور کلی می گویند مسلمانان این گونه عمل می کنند.
برخی رسانه های غربی پروژه تخریب چهره نورانی اسلام را در دستور کار خود دارند و به طور سیستماتیک و به نحو هنری و رسانه ای چهره اسلام را تخریب می کنند. متأسفانه ما تا کنون هیچ گام اساسی برای مقابله با این مشکلات برنداشته ایم و هیچ خط و مشی روشنی برای مقابله با آنها در جهان غرب نداریم. کسی صدای رسانه های ایرانی را در غرب نمی شنود. این همه بازی کامپیوتری، انیمیشن و کاریکاتور علیه اسلام ساخته می شود. صدای ما در کدام رسانه غربی وجود دارد؟ ما چه رسانه بین المللی داریم؟ Russia Today بعد از پرس تی وی راه اندازی شد؛ امروز Russia Today جلوتر است یا پرس تی وی؟ پرس تی وی نفوذی در غرب ندارد. باید کار حرفه ای انجام شود تا در حوزه رسانه اثرگذار باشد. در حوزه فیلم و بازی های کامپیوتری هم که گویا تعطیل هستیم، لذا با این بحران و خطر مواجهیم؛ مسئولان ایران اگر نگران اسلام و تشیع اند باید کار عملی انجام دهند وگرنه در آینده نزدیک تعداد زیادی متخصص اسلام شناس در دانشگاه های غربی تربیت می شود که به طور سازمان یافته علیه ما کار می کنند.
*آیا افراد مستقل، اندیشمندان و حتی خبرنگاران غیر وابسته هم وجود دارند؟
بلــه! افرادی مستقلا فعالیت می کنند و به بیان واقعیتها می پردازند. برخی از آنها تحت تاثیر کسائل سیاسی ایران تغییر جهت داده اند مانند نــوام چامسکی که تا قبل از انتخابات 88 از ایران حمایت می کرد، اما بعدا مخالف شد. نباید غفلت کرد که امپریالیسم جهانی با اسلام مشکل دارد و پروژه هانتیگنتون در پی تشدید تعارضات اسلام و غرب است. آنها با برنامه در سطح جهانی حرکت می کنند، در حالی که ما برنامه ای نداریم. مسئولان باید هوشیارو بیدار باشند، واقعیت ها را ببینند، با بررسی و ارزیابی کارنامه 35 سال پس از اتقلاب اسلامی، نقاط ضعف و قوت را استخراج و جبران مافات کنند. از مراکز اسلامی در کشورهای مختلف خروجی بگیرند و با بررسی تأثیر آنها، بر اساس نتیجه، برنامه ریزی کنند.
برخی از اسلام شناس های غربی معتبر، افراد مستقلی هستند نظیر پروفسور مادلونگ مؤلف کتاب “جانشین محمد(ص)”، پروفسور ویلیام چیتیک در حوزه عرفان شناسی، پروفسور جیمز موریس در حوزه عرفان و فلسفه اسلامی، پروفسور لندلُت در حوزه فلسفه اسلامی و … . نظیر این شخصیتهای اندشمند غیروابسته و مستقل در بریتانیا، آلمان و آمریکا وجود دارند، اما در این کشورها غالبا دپارتمان مطالعات اسلامی وجود ندارد و این اساتید در دپارتمان های مطالعات خاورمیانه، مطالعات ادیان و … فعالیت دارند و کسی از آنها حمایت نمی کند.
*چه راه حلی برای عبور از این وضعیت پیشنهاد می کنید؟
با ایجاد شرایط کاری مناسب پس از فارغ التحصیلی، دانشجویان برای ادامه تحصیل وارد این رشته ها می شوند. باید پروژه هایی به این دپارتمان ها ارائه شود تا با رونق گرفتن بازار کار و تحقیق؛ دانشجویان به تحصیل در این رشته ها ترغیب شوند. با ایجاد نهضت ترجمه معکوس باید منابع علمی خود را در غرب معرفی کنیم؛ در حال حاضر چنین روندی وجود ندارد.
در دانشگاه های معتبر غربی باید دپارتمانهای اسلام شناسی و شیعه شناسی تأسیس شود تا با تربیت اسلام شناسانی با مدارج علمی معتبر، نسل اسلام شناس واقعی به وجود آید و گرنه غرب به فکر ما نیست. اسلام شناسان غربی مستقلی که از آنها یاد کردم، برخی از آنها قبل از انقلاب در ایران از شاگردان علامه طباطبایی، پروفسور سیدحسین نصر و … بودند. پس از این نسل، معلوم نیست جانشینان آنها چگونه باشند. باید مسئولانه برخورد کنیم تا بتوانیم تمدن ایران عزیز و تعالیم متعالی اسلام و حقایق نورانی آن را به جهانیان معرفی کنیم.
ثبت دیدگاه شما