با وجود اینکه در سالهای اخیر پژوهشهای حدیث شناسی و اعتبارسنجی متون توجه بسیاری را به خود جلب کرد و ماهیت و طبیعت تعدادی از کتابهای حدیثی روشنتر شد اما متأسفانه همچنان شاهد این هستیم که عدهای بدون هرگونه احتیاط و توجه به مبانی صحت اعتبار حدیث و منابع حدیثی هر پاره نوشته عربی را به توهم اینکه حدیثی مأثور است بر مردم و شنوندگان بر میخوانند؛ سهل است از آن نتایج و استنباطاتی خارج از اصول “اهل تحصیل و تحقیق” و مبانی پژوهشهای سنت شناسی هم ارائه میدهند.
مصیبت بار تر اینکه این نوع خوانشها گاهی با انواعی از قرائتهای صوفیانه و محی الدینی و برخی ذوقهای صدر المتألهینی و بل شیخیگری آمیخته میشود و تحت عنوان “حقائق و اسرار” به خورد خلق الله داده میشود. این زمانی نتایج سهمگین تری برای دینداری مردم دارد که این چنین استنباطات غیر “اصولی” و محتویات آن چنان منابع غیر معتبر در تریبونهایی ارائه شود که دیگر همچون عصر قاجار و صفویه مخاطبانش چند ده نفر و چند صد نفر نیستند بلکه اینک به مدد اینترنت و شبکههای مجازی قدرت آن را دارند که در خلال ساعاتی میلیونها مخاطب را متوجه این نوع سخنها و افاضات کنند.
سخن ما بر سر منابع اصیل و معتبر حدیثی نیست. سخن بر سر تعدادی از کتابهای حدیثی است که ریشه تاریخی آنها روشن نیست و حتی بر سر انتساب آنها به مؤلفین ادعایی سخنها هست و هیچ مستند روشنی بر اصالت آنها وجود ندارد. در طی سالهای گذشته کم نبودهاند پژوهشهایی که ماهیت این قبیل آثار را نشان دادهاند و ارتباط این نوع متون را با جریانهای غالیانه و غلوگرای شیعی و یا با طیفی از محدثانی که در نقل حدیث خاصه آنجا که به تبلیغات مذهبی مربوط بود تساهل به خرج میدادند معاینه نشان دادهاند. چرا باید درباره نقل این گونه منابع اصول “اهل تحقیق” را در نظر نگرفت و تازه با درآمیختن محتوای چنین احادیثی غیر معتبر با آموزههای غیر معتبرتر بینش دینی را در معرض تفسیرهایی قرار داد که حداقل تعبیری که میتوان در مورد آنها به کار برد این است که نسبتی با آنچه ما از قرآن و منابع اصیل و کهن درباره آموزههای شیعی میدانیم ندارد؟؛ سهل است این بی پروایی در نقل و این تساهل و ولنگاری در نقل و درآمیختن همه چیز با هم گاه تا بدانجا میکشد که هر عقل سلیم و هر مخاطبی با بینشی عرفی را نسبت به خود دلزده میکند و اسباب استعجاب و استبعاد و بل مزاح و تمسخر را برای عدهای فراهم میکند.
تأسف بار تر اینکه در برابر پژوهشهای اهل تحقیق و تحصیل در طی قرون پیشین و در طی چند دهه گذشته عدهای در مقابل گویی حیفشان میآید که شماری از احادیث و یا منابع و کتابهایی حدیثی را از درجه اعتبار و نقل خارج بدانند؛ حکماً با تمسک به انواعی از شیوههای غیر معتبر سعی دارند این کتابها و منابع حدیثی و روایات را معتبر قلم ببرند. در این میان نشر دهها متن نصیری در طی سالهای گذشته؛ آثاری از حسین بن حمدان خصیبی و نصیریان قدیم بغداد و حلب و لاذقیه؛ موجب شده متأسفانه برخی حتی در نقل از این نوع کتابها که آشکارا به جریانی از غلات تعلق دارند با گشاده دستی برخورد کنند و این نوع منابع را در مقام تأیید کتابهایی غیر معتبر و یا روایاتی غیر اصیل که از پیشتر میشناختند به کار گیرند؛ غافل از اینکه انتشار این کتابها و محتوای آنها بیش از پیش نشان داد و میدهد که کتابهایی مانند هدایه خصیبی و عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبد الوهاب و یا بخشهایی از آثاری مانند دلائل الامامه و اثبات الوصیه و آثاری از این دست تحت تأثیر عقاید غلات نصیریه و دیگر جریانهای وابسته به غلو عصر بغداد نوشته و یا بازسازی شده اند.
مشکل نقل از منابع حدیثی بیاعتبار که اصالت متون آنها را نه اصول مسلم حدیث پژوهی و رجال پژوهی قدمایی تأیید میکند و نه شیوههای دقیق تاریخنگاری جدید و محتوای آنها را عالمان اصولی و محققین اهل تحصیل از متکلمان و فقیهان عصر کهن تشیع مانند شیخ مفید و شریف مرتضی خارج از اصول اعتقادی تشیع قلم میبردهاند یک ایراد و خطر دیگر هم در بر دارد: به گواهی تاریخ شکلگیری فرقههای مذهبی و به ویژه فرقههای آخرالزمان گرا و با عقاید غالیانه و یا تأویلی/ گنوسیستی و به ویژه از بعد از دوران ایلخانیان و خاصه در چند سده اخیر و معطوف به اندیشههای تجدید نبوت/ مهدویت/ بابیت میدانیم که مستند بسیاری از این گروهها و فرقهها همین دست احادیث غیر معتبری است که غلات و مفوضه قدیم با اهدافی کم و بیش مشابه بر ساختهاند و متأسفانه گاهی با تساهل برخی از محدثان قدیم و یا جامعان احادیث در دورههای بعد شماری از این احادیث وارد مجامع حدیثی ما شده و برخی بی توجه به ریشههای آنها دل به محتوای آنها داده اند.
در همین سالهای اخیر فرقهای انحرافی تنها با استناد به دو سه حدیث که آشکارا ریشهاش به جریانی از غلات و مفوضه قدیم میرسد دعاوی خود را مستند به احادیث ائمه شیعه فرا نمود و این تنها قسمتی از مخاطراتی است که این بی توجهی به اصول نقل حدیث میتواند متوجه جامعه شیعه کند.
ثبت دیدگاه شما