امام علی علیه السلام؛ صدای عدالت انسانی
محسن آخوندی کارشناس ارشد کتابخانه و مدیر داخلی کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی در یادداشتی به معرفی کتاب 5 جلدی «امام علی علیه السلام؛ صدای عدالت انسانی» پرداخت. این اثر بهقلم جرج جرداق و ترجمه سید هادی خسروشاهی به چاپ رسیده است.
محسن آخوندی: جلد اول «امام علی علیه السلام؛ صدای عدالت انسانی» به حقوق بشر اختصاص دارد. نویسنده، پژوهش خود را در بخش «علی و حقوق بشر»، با تکیه بر پارهای متون آغاز کرده که امام خود آن را مطرح کرده است و در ادامه، از وجود طبقه بندی مادی بین مردم سخن گفته و یادآور شده است که در نگاه امام علی(علیه السلام)، طبقاتی بودن جامعه، در نهایت به اهدافی ناشایست از قبیل جمود فکری، خباثت نفس، زورگویی و ستم، ظلم در حکومت و تبهکاری زشت از سوی کسانی منجر میشود که بر مقام و ثروت چنگ زدهاند و با کینه و حسد، همه تلاش و دسترنج دیگران را به کام خود سرازیر میکنند؛ و در هر دو سو، عواملی به وجود میآید که در نهایت، به از بین رفتن جامعه منجر میشود. دو طبقه، گویی دو سنگ آسیابی هستند که در بین آن دو، حقوق و وظایف، از بین میروند و قربانیان، له میشوند. در جامعه علی بن ابی طالب(علیه السلام)، عضوی گرفتار پرخوری و عضو دیگری اسیر گرسنگی نمیشود، و نباید عضوی کار کند و دسترنج او، روزی عضوی باشد که دست به کار نمیزند.
اما جلد دوم این مجموعه به انقلاب فرانسه میپردازد. مقایسه اصول انقلاب فرانسه و آنچه این انقلاب درباره ارکان حقوق بشر، در خود داشت، با آموزههای امام علی(علیه السلام) و آنچه در این آموزهها یاد شده است، موضوع این جلد است. نویسنده در فصلهای نخستین این جلد، گزارشی از حرکت انسانیتِ کهن، میانه و جدید، در روند کند و استوار به سوی حمایت انسان از ستم و بردگی و چگونگی آزادی انسان، ارائه داده است.
نویسنده روشن میکند که مبادی و اصولی که ادیبان انسانی با آن اصول زندگی کرده و شکل کامل آن را در اندیشه و قلب ادیبان انقلاب بزرگ فرانسه یافتهاند، دقیقاً همان اصول و مبانیای است که چهارده قرن قبل، نابغه خرد عربی، علی بن ابی طالب(علیه السلام)، به آنها اندیشیده و در قالبی روشن و واضح ریخته است که همواره همان مفهوم را مینمایاند و در بسیاری موارد، متن و بیان صریحی در آن مبانی وجود دارد.
جرج جرداق در جلد سوم، با یاد کرد اصل محوری در مبانی و اصول امام علی(علیه السلام) و سقراط، به سنجش بین آن اصول میپردازد و گونههای شباهت بین دو شخصیت را در دو بخش اصلی؛ شباهتهای عام و شباهتهای خاص، مورد بررسی قرار میدهد. وی پس از پژوهشی طولانی، در نهایت به این نتیجه میرسد که فضیلتها در مکتب دو حکیم، حکیم یونان و حکیم کوفه، دارای یک هدف اساسی است و آن، به سعادت و خوشبختی رساندنِ فرد و جامعه و بنیان نهادنِ روش جدیدی از زندگی انسان، بر پایه اصول ثابت شناخت حقی است که پایه هر نوع فضیلت و راهنمای هر نوع خیر است.
در جلد چهارم اما دسیسهگری امویان علیه امام علی(علیه السلام) نشان داده میشود و سنجشی جدی بین سرشت امویان و مخالفانشان انجام میشود که دو پایه اساسی درگیریهای آن زمان بودند. از جمله مهمترین مباحث این جلد، ارزیابی است که جورج جرداق، برای حقیقت اسلام، از زاویه اجتماعی و موضع گیری انقلابی آن در برابر نظام آن روز و اوضاع استبدادگران و اشراف و مستضعفان و نیازمندان، ارائه میکند.
نویسنده بر این باور است که اسلام، جامعه عرب را که در طول نسلهای بسیار، در غفلت و فراموشی زندگی میکرد، ناگهان به بیداری عظیمی رهنمون کرد. وجه پیروزی اسلام، در وهله نخست این بود که انقلابی اجتماعی بود. مهمترین نکته در اسلام، نگاهی بود که به اوضاع برخورداران و نیازمندان، ستمکاران و ستمدیدگان داشت و در نتیجه، ابزار تفاوتهای طبقاتی را به مقداری که مرحله تاریخی آن روز و موقعیت مکانی آن اجازه میداد، از بین برد.
جرج جرداق در جلد پنجم، زیباترین چیزی که امام علی(علیه السلام) به قومیت عربی بخشیده را کشف اصل انقلابی بودن زندگی و توانایی و قابلیت زندگان برای تحول و انتقال از حالی به حال دیگر، تعبیر صریح و تأویل ناپذیر از این اصل و کار بر پایه همین اصل ، می داند. با توجه به این دیدگاه انقلابی، همه عقاید و دیدگاهها، فلسفهها، نظامها، شرایع و معارف که نزد انسانیت وجود دارد، به منزله مراحل آموزشی برای بعد از خودشان است و نمیتواند ویژگی دوام مطلق و بقای جاودان داشته باشد. زیباترین و درخشانترین چیز در این اصل که نویسنده، آن را در وجود شخصیت علی ابن ابی طالب(علیه السلام) کشف کرده است، آن است که این ویژگی انقلابی و تحول آفرین، انقلابی خیرخواهانه است که همواره انسان را از شرایطی به شرایط بهتر رهنمون میکند.
ثبت دیدگاه شما