دومین نشست وبیناری «شیعه و محرم در قاره سبز» برگزار شد
کودکانی که در فرهنگ و فضای غیردینی متولد شده و رشد کردهاند را اگر بخواهیم به آموزههای دینی آشنا کنیم باید بر روی همان نقاط مشترک فرهنگ مقصد تاکید کنیم و نسل جدید را با آموزههای اصیل قرآن که مبتنی بر حق طلبی، تربیت انسان حقیقت جو و ارزشهای کلی انسانی است آشنا کرده و از بیان برخی مباحث اختلافی پرهیز کنیم.
دومین نشست وبیناری شیعه و محرم در قاره سبز از سلسله برنامههای پاسداشت محرم در اروپا توسط بنیاد دوستی و توسعه همکاریهای ایران و هلند و موسسه البیان للتواصل و التاصیل و همکاری مرکز شیعه شناسی وین-اتریش، مرکز امام علی علیه السلام لوگانو-سوئیس و انجمن علوم و فناوری اویسین فرانسه و مرکز اسلامی بخارست-رومانی با اجرای دکتر محمدعلی مقیسه با حضور حجت الاسلام حمید حسینی مدیر مرکز اسلامی بنیاد امام علی (عليه السلام) بخارست-رومانی و عضو هیات علمی دانشگاه قرآن و حدیث و حجت الاسلام سید حسن محمدی عضو هیات علمی دانشگاه المصطفی و پژوهشگر حوزه ترکیه و اروپا برگزار شد.
مشروح این نشست در ذیل تقدیم میشود:
حجت الاسلام محمدی:
بیشترین فراوانی مسلمانان در قاره سبز مربوط به کشور ترکیه است که به سه گروه اهل سنت، علویون و شیعیان تقسیم بندی میشوند. شیعیان ساکن اروپا را از نظر زبانی و قومی میتوان به هفت گروه ترکیهای، ایرانیان، عربها، افاغنه، ترکمنها، کردها و اردو زبانها تقسیم کرد؛ امکانات، مراکز فعال شیعی در بین این گروهها و تفکرات معرفتی هر کدام از آنها در میزان آشنایی جوامع غیر شیعی با محرم و مکتب اهلبیت (عليهم السلام) تاثیر مستقیم دارد. همچنین این مساله را نباید از نظر دور داشت که تا چه میزان گروههای شیعی بار معرفتی جریان سازی را در برگزاری برنامهها و آیینهای مذهبی در نظر دارند. گاهی برخی از این موسسات و گروههای شیعی شعائر دینی را با نگاه صرف به تعظیم این امور برگزار میکنند اما برخی از شیعیان نیز آیینهای دینی را با نگاه جریان سازی و تاثیرگذاری در جوامع غیرمسلم و معرفی مکتب شیعی برگزار میکنند که هر کدام تاثیرات خاص خود را دارند.
بسیار از محققان معتقدند وقتی یک برنامه دینی و آیینی در جوامع اروپایی توسط افرادی که بدنبال جریان سازی هستند برگزار میشود به دنبال آن سوالات زیادی در بین مردم غیرمسلم درباره فلسفه بزرگداشت شعائر دینی، عقاید و باورهای پیروان مکتب اهلبیت (عليهم السلام) بوجود میآید. اولین و مهمترین وجه تاثیرگذاری در کشورهای غیرمسلمان حضور میدانی شیعیان در مراکز تجمع، نهادهای علمی و سایر موسسات اسلامی و شیعی است.
دومین وجه تاثیرگذاری شیعیان در جوامع اروپایی به ویژه در شرایط کرونایی میزان فعالیت و حضور آنها در فضای رسانهای غرب است. فعالیت موسسات و مراکز اسلامی نیز تاثیر بسزایی در معرفی و باورهای دینی شیعیان در جوامع غیرمسلم دارد و امروزه در افرادی وجود دارند که بشدت بر روی اسامی، اجتماعات دینی، موسسات و مراکز حساس هستند و آنها بدنبال این هستند که بدانند شالوده این مراسمات و مراکز از کجا ناشی شده و به دنبال چه چیزی هستند.
در وهله اول اگر آسیبها را به درستی آنالیز نکنیم و چارچوب فرصتها را به خوبی نشناسیم نمیتوانیم نتایج مطلوب و مورد انتظاری را در کشورهای غیر اسلامی بدست بیاوریم؛ هم اکنون برخی از فعالیتهای موسسات و گروهای شیعی در قاره سبز به دلیل عدم شناخت درست از آسیبها و فرصتها ابتر باقی میماند و به سرانجام مطلوبی نمیرسد و فرصت تاثیرگذاری عملا از دست میرود. شناخت صحیح از آسیبها و فرصتها در حکم نیرو و عامل محرک رسیدن به اهداف مورد انتظار برای معرفی اسلام ناب است به همین مناسبت هر کدام از رسانهها و موسسات شیعی نتایج مفیدی از خود بر جای بگذارد یا اینکه مضر و خطرآفرین باشد.
مساله مهم این است که پیروان مکتب اهلبیت عليهم السلام بدانند همگرایی شیعیان مربوط به زبان، کشور یا قومیت نیست؛ مشترکات اصلی شیعیان درون مذهبی و معارف مکتب اهلبیت عليهم السلام است و باید بر روی این مباحث تاکید شود. علاوه بر این شیعیان با سایر مذاهب اسلامی نیز اشتراکات درون دینی دارند و با ادیان الهی نیز در مسائلی مانند توحید، معاد، نبوت وغیره وجه اشتراک دارند و این قبیل مباحث باید ملاک عمل فعالیت شیعیان در قاره سبز برای شکل دهی به همگرایی انسانی که منطبق با معارف قرآنی و اهلبیت عليهم السلام است، باشد.
اگر شعائر دینی از جنبه ناسیونالیستی خود خارج و رویکرد انسانی به آنها داده شود، تاثیر بسزایی در کشورهای غیراسلامی خواهد داشت. مباحثی چون حقوق، برادری، برابری، انسان دوستی، نوع دوستی، انسانیت و غیره مسائل جهانشمول است و مختص تمام جوامع بشری است و میتواند بر روی این مسائل تاکید بیشتری برای فعالیت در کشورهای غیر اسلامی داشت.
به عنوان مثال: جوامع غربی بر روی مساله حقوق تاکید و توجه بسیار شدیدی دارند و در این بین اگر قرار است مراسم یا آیینی در یک کشور یا شهر اروپایی ترتیب یابد باید برنامه ریزی و اجرا به نحوی باشد که به حقوق شهروندی هیچ یک از مردم آن سرزمین تعدی نشود تا از رهگذر آن شیعیان متهم به بیانضباطی و بیاخلاقی نشوند. باید از زیباییهای دین و مذهب برای معرفی در بین غیرمسلمانان فرصت سازی کنیم و از هر گونه مباحثی مانند قمه زنی، افراط در عزاداری، بینظمی و غیره که موجب وهن و بدعت در دین و عامل فرصت سوزی است، پرهیز شود.
دین متشکل از مجموعهای از باورها و اعمال است که در بین تمام ادیان مشترک است. در جامعه اروپایی اگر بخواهیم هم انسان دین داری باشیم و هم با افرادی که پیرو ادیان دیگر هستند ارتباط مسالمت آمیزی داشته باشیم و صلح جویانه و خیرخواهانه در کنار یک دیگر زندگی کنیم؛ فقط یک راه دارد و آن اینکه اول خودمان را به درستی بسازیم و به باورهایمان اعتقاد قلبی پیدا کنیم و بعد از آن با دیگران در زمینه مواجهه با دین، تبلیغ دین، ارتباطات، کنشها و واکنشها وارد معاملات و مراودات اجتماعی شویم. برای مواجهه با جامعه غربی دو عامل بسیار مهم باید در مبلغان جمع شده باشد نکته اول مساله تقوا و مقوله دوم علم و سواد لازم برای چنین مواجههای است. یک مبلغ اگر آشنا به مبانی انسان شناسی، جامعه شناسی، صلح، برابری، حقوق و سایر ارزشهای انسان غربی نباشد هر مقدار نیز انسان باتقوایی باشد نمیتواند در چنین کشورهایی تاثیرگذاری ماندگاری از خود برجای بگذارد.
به عنوان مثال: بارها بنده مشاهده کردهام که علویون ساکن کشور آلمان که وجه اشتراک آنها با شیعیان، محبت و اعتقاد به اهلبیت (عليهم السلام) است وقتی رفتار و منش اهلبیتی از مبلغان و شیعیان ملاحظه میکنند شیفته منش ما میشوند و از رهگذر همین اخلاق و سلوک شایسته تمام خواستههای تبلیغی محقق میشود. بهترین روش برای موفقیت مبلغان در سرزمینهای غربی شناخت آنها از معیارهای مشترک مانند پرداختن به فطرت، خداجویی، وجدان، برابری، آزادگی و غیره است که انسان غربی را به خوبی به حرکت در میآورد.
در وهله اول اگر والدین مقید به مسائل دینی باشند در تربیت دینی فرزندان تاثیر بسیار زیادی دارد. همچنین باید تلاش کنیم برای فرزندانمان در غرب الگویی از فردی که اخلاق و اعمالش متناسب با باورهای دینی است را الگوسازی کنیم تا آنها بدون حضور، نظارت و تحمیل والدین نیز قدرت تشخیص داشته باشند. یکی از مشکلات امروز جوامع غیراسلامی این است که بین مسلمانان نسلهای قدیم با جوانان امروزی شکاف ایجاد شده و باید فکری به این مساله شود و شکافهای ایجاد شده از بین برود.
مسلمانان ساکن کشورهای اروپایی برای حفظ باورهای دینی و جلوگیری از افتادن در دام انحرافات و منجلابهای موجود در کشورهای غیردینی باید سعی کنند تا ارتباط خود را با موسسات و مراکز دینی بصورت مستمر حفظ کنند و در طول هفته ساعاتی را برای حضور در چنین مراکزی اختصاص دهند.
در ادامه این نشست حجت الاسلام حمید حسینی مدیر مرکز اسلامی بنیاد امام علی (عليه السلام) بخارست-رومانی و عضو هیات علمی دانشگاه قرآن و حدیث سخنانی ایراد کرد که به شرح زیر است:
یک نکته مهم که باید همیشه در ذهن ما باشد این است که آشنایی دیگران از عقاید و باورهای ما لزوما از دریچه فکر ما نیست و یک بخشی از آشنایی اروپائیان از مکتب اهلبیت عليهم السلام توسط دشمنان، معاندان و ستیزه جویان به وجود آمده است. بزرگداشت حادثهای مانند محرم در کنار تاثیرمثبتی که دارد میتواند به دلیل تفاوتهای فرهنگی بازتابهای دیگری نیز در جوامع غربی به وجود بیاورد که در این بین دشمنان با برجسته سازی برخی رفتارهای نامناسب مانند قمه زنی تلاش میکنند شناخت اروپائیان از شیعیان را به این مسائل خشن و فرصت سوزی گره بزنند. موسسات و مراکز دینی شیعی اروپایی در کنار دعوت از نخبگان، اهالی فرهنگ و اصحاب رسانه به آیینهای دینی و معرفی باورهای دینی شیعیان باید مراقب نوع برداشت و بازتاب این مراسمات در رسانههای غربی نیز باشند.
قرآن کریم در این خصوص بهترین سبک و شکل رابطه را تبیین و مشخص نموده که همان تاکید بر نقاط مشترک انسانی است. ما اگر بخواهیم هر ارتباط، معرفی و تعاملی با دیگران داشته باشیم باید به جنبههای عمومی و غیرقابل انکار که در بین تمام انسانها مشترک و محترم است و در آموزههای دینی و معارف اهلبیت همچون جلوگیری از جنگ، آزادگی، ادای حق، ایستادگی در برابر ظلم تاکید شده، پافشاری کنیم.
در کنار پافشاری بر نقاط مشترک انسانی باید از ورود به نقاط و مباحث اختلاف انگیز در کشورهای چند فرهنگی و چند دینی خودداری و پرهیز شود. اصرار بر مباحث اختلافی، شیعیان را با سایر ادیان و مذاهب اسلامی دچار چالش خواهد کرد.
همچنین باید به اقتضائات کشورهای اروپایی، تمدن غربی، فناوری و نوع نگاه انسان اروپایی به جهان و فرهنگ نیز در برگزاری آیینهای دینی توجه شود؛ تا زمانی که از دریچه دید آنها به مسائل نگاه نکنیم نمیتوانیم انتظار تاثیرگذاری از فعالیتهای فرهنگی مشابه آن چیزی که در ایران یا کشورهای عربی انجام میگیرد؛ داشته باشیم. در کنار این همیشه انسانهای با فطرت پاک و حق طلبی در کشورهای غیر اسلامی هستند که صرف برپایی مجالس امام حسین (عليه السلام) آنها را به سمت معنویت و ارزشهای عاشورا میکشاند.
اگر تعریف و تبلیغ ما از دین تعریفی مبتنی بر فطرت و وجدان انسانی باشد میتواند در سرزمینهای غربی مثمر ثمر شود. اگر دین را بر اساس فطرت الهی تبلیغ کنیم نیازی به هزینه زیادی برای انجام امور تبلیغی نیست و موسسات و مبلغان فقط باید موانع موجود را از برابر انسان غربی بردارند. باید قبول کنیم تعریف از دین گاها متفاوت است و برخی تعاریفی که از دین میشود علاوه بر اینکه فاقد هرگونه جاذبهای است بلکه به عامل بازدارندهای نیز به ویژه در کشورهای غیر دینی تبدیل میشود.
امروزه بسیاری از محدودیتها و نگاههای منفی که در اروپا نسبت به مسلمانان به وجود آمده بخاطر تعریف نادرستی است که از دین ارائه شده و مخاطب اروپایی تصور میکند که عقاید اسلامی در برابر اصل آزادگی و سایر ویژگیهای اصیل انسانی قرار دارد و او از باب مسوولیت اجتماعی و انسانی خود حامی ایجاد محدودیت برای فعالیت و تبلیغ باورهای مسلمانان میشود و تلاش میکند مانع گسترش اسلام شود. تعریف از دین اگر نتواند جوانان ایرانی را قانع و توجیه کند مطمئنا اثری در جوانان اروپایی نیز نخواهد داشت.
رسانه و شبکههای اجتماعی در معرفی و تبلیغ دین اثر ویژهای دارند اما باید بدانیم در صورتی که در این فضاها نیز بخواهیم محتوایی را تولید کنیم که به دل و جان مخاطب رسوخ نکرده و صدای فطرت و وجدان نوع بشر نباشد و تصویری از همان تعاریف نادرست از دین را ارائه دهد، به ضد تبلیغ خود تبدیل میشود و اگر کسی هم بر مبنای این مباحث علاقهمند به دین شود نمیتواند به اهداف عالیه دین نائل شود و احتمالا بار دیگر خروجیهای مانند داعش و گروهکهای تکفیری تکرار خواهد شد. واقعیت این است که ما اگر با اخلاق و منشمان نتوانیم دیگران را جذب خودمان کنیم هرگز نخواهیم توانست آنها را با گفتار و بیان مان به سمت خودمان بکشانیم.
کودکانی که در فرهنگ و فضای غیردینی متولد و رشد کردهاند را اگر بخواهیم به آموزههای دینی آشنا کنیم باید بر روی همان نقاط مشترک فرهنگ مقصد تاکید کنیم و نسل جدید را با آموزههای اصیل قرآن که مبتنی بر حق طلبی، تربیت انسان حقیقت جو و ارزشهای کلی انسانی است آشنا کرده و از بیان برخی مباحث اختلافی پرهیز کنیم و تلاش شود انسان حق طلب را در برابر نسل جدید مسلمانان به عنوان یک ارزش الهی و انسانی نهادینه کنیم. به هر میزان که کودکان با قرآن آشنا شوند میتوانند راه را از بیراهه در غرب تشخیص داده و بقیه مسیر را بدون اینکه تحمیلی از جانب دیگران باشد؛ سپری کنند.
حضور مسلمانان در کشورهای غیراسلامی نیازمند برخی لوازمی (خودسازی، مطالعه و غیره) است تا نسبت به عقاید و باورهای خودمان در جوامع اروپایی بیتفاوت نشوند، چرا که دینداری در چنین سرزمینهایی در مقایسه با سرزمینهای اسلامی دشوارتر است.
ثبت دیدگاه شما