مهدی گلشنی:
دفاع جانانه شهید صدر از استقراء و علیت / حوزه علمیه به مسائل علمی معاصر توجه ندارد
استاد دانشگاه صنعتی شریف با شهید صدر اندیشههای زمان خود را مطرح کرد، گفت: حوزه علمیه نیز امروز دغدغه لازم در این حوزه ندارد و باید به فکر مسائل روز باشد. دانشگاههای ما فقط نگاه به غرب دارند؛ سرآمدان علم از نظریه پوزیتیویسم برگشتهاند، ولی چون عمدتاً به خوداتکایی باور ندارند، همان پوزیتیویسم غربی بر ذهنشان حاکم است و صریحاً سکولاریسم در محیطهای علمی رواج دارد.
مهدی گلشنی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، شامگاه ۲۴ فروردینماه، در نشست «اندیشه صدر» با موضوع «شهید صدر؛ مظهر نبوغ، شهامت، جامعنگری و آگاه از مقتضیات زمان»، گفت: غفلت از نیازهای زمان یکی از مواردی است که بین علما وجود دارد؛ بسیار کم هستند افرادی که ببینند نیازهای کشورشان چیست و بعد متناسب با آن کتاب بنویسند. علامه جعفری، شهیدصدر و شهید مطهری این طور بودند؛ نگاه میکردند به شبهات جامعه و عوامل انحراف و به آنها پاسخ میدادند.
وی با بیان اینکه شهید صدر «فلسفتنا» را در ۲۴ سالگی نوشت، افزود: در دوره ایشان مارکسیست بازار داغی داشت و ایشان این مکتب را به چالش کشید. مسئله دیگر آن دوره، پوزیتیویسم بود که علامه صدر به آن پرداخت؛ اگر به صدر اسلام بنگریم میبینیم عالمان تمدن اسلامی به عوامل مادی و هم غیرمادی معتقد بودند و جهانبینی توحیدی داشتند؛ در قرون وسطی هم مسیحیت همه چیز را در پرتو خداوند میدیدند تا اینکه دوره علم جدید پیش آمد.
وی ادامه داد: باز بزرگان علم جدید خداپرست بودند، ولی صدسال بعد از نیوتن، مکتب تجربهگرایی پدید آمد؛ اینها میگفتند که ما فقط چیزهایی را که از طریق حواس به دست میآوریم، باور داریم، لذا فلسفه و دین را کنار گذاشتند؛ در قرن نوزدهم چند تحول دیگر هم رخ داد؛ «آگوست کنت »فقط مکشوفات حواس را علم دانست و گفت که دین و فلسفه شأنی ندارد؛ داورین همین مکتب را تقویت کرد و برخی فیزیکدانان دیگر هم آن را تأیید کردند و نظریه کوانتوم هم مؤید این نظریه شد.
افول پوزیتیویسم شروع شده است
گلشنی اضافه کرد: بنابراین وقتی شهید صدر و شهید مطهری شروع به فعالیت کردند مارکسیسم و پوزیتیویسم رواج داشت و شهید صدر تلاش کرد تا به مسائل مرتبط با این تفکرات جواب دهد و زمینه را برای تغییر در فضای اسلامی ایجاد کردند؛ این بزرگواران چون از زمان خودشان جلوتر بودند حوادث را زودتر از بقیه درک میکردند؛ از دو سه دهه پیش شاهدیم وضعیت این دو تفکر در غرب عوض شده و برخی از سرآمدن علم با مارکسیسم و پوزیتیویسم مخالف هستند، گرچه در ایران و کشورهای عربی شاهد تغییر چندانی نیستیم.
گلشنی با اشاره به نظریه کوانتوم بیان کرد: نظریه کوانتوم میگوید که وقتی با اتم سر و کار داریم شانس حاکم است؛ شهید مطهری و شهید صدر با رد شانس به مفهوم علیت پرداختند و فرمودند اینکه شما علت را پیدا نکردید، دلیل بر نبودن علت نیست و نمیتوانید شانس را قبول کنید. قریب به اتفاق فیزیکدانان در آن دوره علیت را رد کردند، ولی صدر علیه این تفکر ایستاد. علامه صدر فرمودند که علیت در رأس هست، ولی خود علیت را به کمک چیز دیگری میتوان ثابت کرد.
دفاع صدر از استقراء و علیت
وی با بیان اینکه صدر جزء استثنائات در عراق در ایستادگی بر روی نظریه علیت بود، افزود: شهید صدر معتقد بود که اگر «فکر در تجربه زندانی باشد و معارف مستقلی نداشته باشد از «نیافتن» نمیتوان حکم به «نبودن» کرد؛ وی معتقد بود که خود علیت را میتوان با چیزهای دیگر توجیه کرد؛ ایشان شدیداً علیه شانس جنگیدند و فرمودند که اگر علیت تثبیت نشود، هیچ قانون عام و ثابتی را نمیتوانیم بپذیریم؛ ایشان فرمود که وقتی عالمی آزمایشی را انجام داد نتیجه معتبر آن را به موارد مشابه هم سرایت میدهد و این تعمیم صرفاً با قانون علیت ممکن است. بنابراین قانون علیت اصل فوق علمی است.
استاد دانشگاه صنعتی شریف اظهار کرد: مسئله دیگر بحث استقراء است؛ ما دو راه یعنی قیاس و استقراء برای رسیدن به نتیجه داریم؛ قیاس این است که بگوییم «همه انسانها مردنی هستند پس زید و عمرو هم مردنی هستند» ولی در استقراء، میگوییم«اگر چند فلز بر اثر حرارت بلندتر شدند نمیتوان بلندی را به همه فلزات تعمیم داد».
همراهی امروز برخی فلاسفه غرب با نظر شهید صدر
وی ادامه داد: هیوم که پا به عرصه گذاشت استقراء مورد تردید قرار گرفت و پوپر هم استقراء را اطمینانآور ندانست؛ علامه صدر استقراء را در این شرایط مطرح کرد و فرمودند که وقتی ما چند تجربه و آزمایش انجام دادیم به تدریج درجه اطمینان ما به یک نتیجهای بیشتر و بیشتر میشود تا به یقین میرسیم؛ وی معتقد بود که اصل علیت را با استقراء و عدم اجماع نقیضین میتوانیم ثابت کنیم. این مسئله امروز در میان فلاسفه غرب مطرح است و حتی برای اثبات خدا به کار میبرند. برن انگلیسی از مهمترین فلاسفه معاصر دقیقاً همین حرف صدر را دارد. «برن» از طریق همین مسئله استقراء، با استناد به شعور انسانی، آگاهی اخلاقی، وجود تجربیات دینی و … معتقد است که خدا وجود دارد؛ «رابرت بینسون» هم وجود خدا را خیلی محتمل میداند.
استاد دانشگاه شریف اضافه کرد: در قرن نوزدهم فیزیکدانان میگفتند که به پایان علم رسیدهایم، ولی قرن بیستم نشان داد که این موضوع درست نیست؛ فلاسفه نشان دادند که هیچ وقت به انتهای علم نمیرسیم و همیشه باید انتظار پیشرفت داشته باشیم. «پلنک» میگوید که باید اذعان کنیم آنچه امروز در علم قطعی است، برای همیشه قطعی نیست، قطعی نمایشگر هدف ایدهالی است که همیشه جلوی ما قرار دارد، ولی هرگز به آن نمیرسیم.
یگانه در دوره معاصر
گلشنی تصریح کرد: صدر در «فلسفتنا» و «اقتصادنا» جواب مارکسیستها و پوزیتیویستها را دادند؛ کتاب «البانک الربوی» را در عرصه اقتصاد نوشتند؛ فعال سیاسی بودند و حزبالدعوة را تأسیس کردند، گرچه بنا بر مصالحی از آن جدا شدند؛ وی همواره از دین حمایت میکرد و با کسی رودربایستی نداشت.
وی افزود: مرحوم آیتالله شاهرودی نقل میکرد وقتی آیت الله العظمی خویی منهاج الصالحین را نوشت نسخهای برای صدر فرستاد و صدر مطالعه کرد و به آیت الله خویی گفتند که هفت مورد یافتهاند که با مقبولات خود ایشان در تعارض است؛ آیتالله خویی وقتی این موارد را بررسی کرد به اشکالاتش معترف شد. علامه صدر فرد یگانهای در جهات مختلف بود و در تمام نظریاتی که کار کرده است لازم است تحقیق بیشتری از سوی محققان صورت بگیرد.
حوزه در حد لزوم به مسائل علمی معاصر توجه ندارد
گلشنی با بیان اینکه شوخی نیست که کسی در ۲۴ سالگی کتاب فلسفتنا را بنویسد، افزود: همواره باید یاد و نام ایشان زنده باشد و تحقیقات ایشان هم تداوم یابد و اگر جایی نیازمند اصلاح است این کار صورت بگیرد. همچنین سعه اخلاقی شهید طوری بود که خیلیها از آفریقا و نقاط مختلف دنیا مرید ایشان شدند و این برای ما الگوست. وی اندیشههای زمان خود را مطرح کرد؛ حوزه امروز در حد لازم وارد این موضوعات نشده است.
گلشنی بیان کرد: دانشگاههای ما فقط نگاه به غرب دارند؛ سرآمدان علم از نظریه پوزیتیویسم برگشتهاند، ولی چون دانشگاههای ایران عمدتاً به خوداتکایی باور ندارند، همان پوزیتیویسم غربی بر ذهنشان حاکم است؛ الان صریحاً سکولاریسم در محیطهای علمی رواج دارد ولی دغدغه لازم را در حوزه نمیبینیم؛ حوزه باید به فکر مسائل روز باشند؛ ببینند دانشجویان به چه چیزهای اعتقاد دارند و به چه چیزهایی معتقد نیستند. از شهید صدر می پرسند که چگونه صدر، صدر شد، فرمود که ده درصد کار من مطالعه و ۹۰ درصد تفکر بود.
منبع: ایکنا
ثبت دیدگاه شما