گفتوگوی اختصاصی البیان با رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در دهلی نو
تشیع از نظر نخبگان هندوستان بخشی از فرهنگ و مذهب هند است.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو کشور هندوستان گفت: نخبگان هندی تشیع را بخشی از فرهنگ و مذهب این کشور می دانند اما سازوکار تبلیغ شیعه در هند باید نو و روزآمد شود تا بتواند جایگاه گذشته خود را در این سرزمین احیا نماید.
پيوندهاي فرهنگي و سياسي ميان ايران و هند به دوران پیش از تاریخ بازمیگردد. موارد فراوان از شواهد و آثار تاريخي در دست است كه پيوندهاي بسيار صمیمانهای را ميان دو قوم ايراني و هندي نشان میدهد. ايرانيان و هنديان هر دو از نژاد آريايي بودند كه از نواحي جنوب سيبري مهاجرت كرده و در اين دو سرزمين سكني گزيدند. راجههاي هند باستان در جنگها و منازعات فیمابین خود همواره به دنبال جلب حمايت و حكميت فرمانروايان ايراني بودهاند.
داريوش پادشاه سلسله هخامنشي سلطنت خود را تا نواحي سند توسعه داد. در کتیبههای هخامنشي از هند نامبرده شده است و بر روي سنگهای كاخ تخت جمشيد سفيران هندي كه به مناسبت جشن نوروز هدايايي پيشكش ميكنند حكاكي شده است.
در دوره سلطنت ساساني روابط فرهنگي دو كشور بیشازپیش توسعه و تحكيم يافت. پس از دوره ساساني اسلام از طريق ايران و بهواسطه ايرانيان به هند راه يافت. علماء و عرفاي زيادي از ايران به هند مهاجرت و در اين كشور سكني گزيدند. زبان فارسي نيز در اين دوره به هند راه يافت و به مدت بيش از ۸۰۰ سال زبان رسمي اين سرزمين شد. سرزمين هند در قرون میانه اسلامي يكي از مراكز مهم و بزرگ علوم اسلامي و مهد پرورش فرهنگ اسلامي و ايراني بود. با شکلگیری حکومتهای اسلامي در هند فرهنگ و تمدن ايراني بيش از هر زمان ديگري در اين سرزمين رواج يافت.
ثمره اين حضور فرهنگي در آثار تاريخي و هنري هند امروزه نيز بهوضوح مشهود است. در اغلب بناهاي تاريخي اين كشور كه امروزه جهانگردان بسياري را جذب میکند عناصر فراواني از فرهنگ و تمدن ايران وجود دارد. عمق روابط فرهنگي تا آنجا است كه جواهر لعل نهرو گفته در تاريخ هيچ دو ملتي اینگونه به هم نزديك نبوده و از هم تأثير نگرفتهاند. هند موطن دوم شعرا و ادباي زبان فارسي بود. براثر تلاشهاي اين شعرا، ادبا و نويسندگان در حال حاضر بيش از یکمیلیون نسخه خطي فارسي در کتابخانههای مختلف هند برجایمانده است.
بسیاری از نخبگان هند تشیع را بخشی از فرهنگ و مذهب هند میدانند که دارای تاریخ و پیشینه طولانی بوده و از هویت مستقلی تحت عنوان شیعه در هند برخوردار میباشد که دارای سنتها و میراث فقهی، کلامی، تاریخی و فرهنگی مستقل میباشد
به همین منظور و اهمیت نشرمعارف اهل بیت(ه) در شبه قاره، سایت موسسه البیان للتواصل و التاصیل با دکتر “محمدعلی ربانی” رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در دهلی هند به گفتگو نشسته که مشروح این گفتوگو به شرح زیر است.
-به نظر شما نخبگان و اندیشمندان هند چه تصویری از اسلام شیعی دارند؟
بسیاری از نخبگان هند تشیع را بخشی از فرهنگ و مذهب هند میدانند که دارای تاریخ و پیشینه طولانی بوده و از هویت مستقلی تحت عنوان شیعه در هند برخوردار میباشد که دارای سنتها و میراث فقهی، کلامی، تاریخی و فرهنگی مستقل میباشد . آنها تشیع را به جهت حضور پررنگ در نمادهای تمدنی و همچنین سنت عرفانی اسلامی در رشد فرهنگ و تمدن هند دخیل و مؤثر میدانند.
این بالندگی طی چند قرن بهخصوص از قرن نهم تا اوایل قرن سیزدهم هجری و از قرن پانزدهم تا اوایل قرن نوزدهم میلادی- ادامه داشت، اما متأسفانه طی قرون اخیر شیعیان در هند رو به افول گذاشتهاند و اکنون، شاید، شیعیان هندی در پایینترین حد اثرگذاری در کشور خود، طی چند سدهی اخیر قرارگرفتهاند. وضعیتی که در نوع قضاوت نخبگان و اندیشمندان هند نیز تاثیر گذار بوده است.
دو عامل اصلی افول رتبهی اجتماعی و نقش شیعیان در هند معاصر طبعاً متأثر از استعمار انگلیس و سیاست گسست و منزوی کردن مسلمانان در هند، و همچنین شکلگیری منازعات داخلی و منطقهای ازجمله بحران پایدار کشمیر در شبهقاره که یکی از مراکز تجمع جامعه شیعه نیز بشمار میرود مهمترین عوامل تنزل جایگاه شیعیان بوده است.عوامل مذکور موجب شد، در دو قرن اخیر، هم جامعهی اسلامی و هم جامعهی شیعی در هند، ابتدا به انزوا کشیده شود، بهگونهای که انگلیسیها بسیاری از مناصب اداری و حکومتی را به هندوها سپردند. درواقع انگلیسیها حکومت را از مسلمانان به هندوها منتقل کردند و این جریان نهایتاً بهنوعی به افول و انحطاط شیعه در دوران معاصر منجر شد. البته امروزه ظهور و گسترش افراطگرایی هنوو که قدرت را نیز در هند به دست گرفته است برافزایش فشار برشیعیان و تشدید ذهنیت سازیهای منفی نسبت به اقلیت مسلمان افزوده است.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه تصویر نخبگان هندی از شیعه را به دلیل پیوستگیهای تاریخی فرهنگی و مذهبی بین شیعه و ایران در هند میبایستی همواره تابعی از تصویر ایران در هند ارزیابی کرد .ازاینرو با توجه به رشد افراطگرایی هندو در هند معاصر در کنار تغییرات نسلی و تحول بنیادی در هرم جمعیتی هند و همچنین رشد حیرتآور نقش رسانهها و شبکههای مجازی، مناسبات و تعاملات اجتماعی را دگرگون کرده است و موازنه بین گروههای ذینفوذ جامعه را دستخوش تغییرات بنیادین نموده است.
به دلیل سهم ناچیز ایران و شیعه در این عرصه و افزایش سهم جریانها و گفتمانها و ارزشهای منفی و مخالف، شاهد شکلگیری آرام مرجعیت سازیهای اجتماعی منفی و ضد ایرانی و ضد شیعی توسط برخی نهادهای مدنی در هند هستیم و این مساله بهویژه در آینده و با پایان یافتن نسلهای قدیمی هواخواه ایران و شیعه بیشتر خواهد بود. این امر با نوعی تلاش برای تبدیل کردن ایران و شیعه به تهدیدهای ذهنی برای نخبگان و هزینهدار بودن ارتباط، تعامل و حمایت از آن و همچنین نادیده انگاری و حذف ارزشهای فرهنگی منبعث از ایران و شیعه همراه خواهد بود .طبیعتاً مواجهه با این چالش فرارو، نیازمند طراحیهای بلندمدت بر اساس مطالعات دقیقتر علمی، فعالسازی تعاملات شبکهای و دوسویه نخبگی و نهادهای مدنی مرجع ،توجه جدیتر به حوزه دیپلماسی عمومی با افزایش سهم برنامههای معطوف به انگاره سازیهای مثبت در افکار عمومی از طریق بهرهگیری مناسبتر از ظرفیتها و مزیتهای فراگیرتر در حوزههای هنر ،فناوری ،علمی ،سینما، رسانه و فضای مجازی است.
نکته دیگر اینکه هرچند بخشی از شکلگیری گروههای مرجع در جامعه امروز هند هنوز هم تابعی از نظامات مذهبی و قومی حاکم بر آن است ولی شواهد بسیاری بر جابجایی گروههای مرجع در هند که منجر به ظهور گروههای چندگانه مرجع در جامعه مدرن و نسل جدید گردیده است دلالت دارد .واقعیتی که با شکلگیری نظامات جدید اجتماعی و توسعه برونزای تغییرات طبقاتی و نسلی که حاصل عمده آن نادیده انگاری سنتها و ارزشهای گذشته و ظهور ارزشها هنجارهای جدید است همراه بوده است.
این هنجارها ارزشهای جدید عمدتاً بر پایه سه حوزه اصلی افراطگرایی ملیتگرای نو هندوئیسم ، افراطگرایی سنی و جریانهای فرهنگی غربگرا شکلگرفته است. تأثیرات فرهنگی اجتماعی عمده ناشی از الگوپذیری از این حوزهها منجر بهنوعی بیگانه پنداری برخی سنتها و ارزشهای تاریخی گذشته به همراه دستکاری در نظام ذهنی مخاطبان هندی و عبور از برخی ذهنیت مثبت به بیعملی و بعضاً شکلگیری ذهنیتهای منفی و کنشهای مقابلهای را نیز نسبت به ایران و شیعه به دنبال داشته و یا در آینده خواهد داشت.
مضاف بر اینکه هند معاصر دور جدیدی از ملتگرایی مدرن هندو را بهعنوان یک نیروی سیاسی پایدار آغاز نموده و تکوین رویکردهای متمایز سیاسی و مذهبی را در درون خود تجربه میکند. تجربهای که در آن مذهب و زبان بهعنوان قویترین عوامل وموثرترین آنان در ایجاد وحدت ملی و سیاسی هند موردتوجه قرارگرفته است. در این گذار علاوه بر رشد جریانهای نوظهور فرهنگی و دینی هندوئیسم؛ و تشدید تنشهای هویتی در داخل جامعه متکثر هند، نوعی حس امنیتی ناشی از ترس از تاثیر گذاری عناصر و عوامل خارجی دخیل و تاثیر گذار بر هویتهای خارج از ملیتگرایی هندو بهویژه اسلامی و شیعی شکلگرفته است و این امربر نوع مناسبات و کنشهای تعاملی هند با دیگر کشورها ازجمله ایران شیعی نیز تاثیر گذار بوده است.
این موضوع علاوه بر شکلگیری جغرافیای جدید مشاجرات و منازعات فرهنگی و قومی و تشدید تنش میان اکثریت هندو با اقلیت مسلمان هند، از سویی منجر به افزایش تعلقات و همکاریهای هند با برخی کشورها ازجمله آمریکا و برخی دیگر از کشورها باهدف جلب حمایتهای بیرونی در مسیر ملیت سازی شده و از دیگر سو محدودسازی همکاریها با ایران را نیز به دلیل پیوستگی آن با بخشی از هویت تاریخی و دینی مسلمانان در این کشور به دنبال داشته است. بر اساس این فرایند هویتی و اجتماعی ، شکلدهی مرجعیتها و کنشگران جدید بهویژه در قالب نهادهای مدنی و جریانهای سیاسی ،منجر به شکلگیری گفتمانهای نو اجتماعی و سوق دهی ذائقه کنشگران هندی به مرجعیتهای نوظهور و کاهش میزان عاملیت کنشگران مثبت و طرفدار ایران و شیعه خواهد شد.
-از دیگر سوی؛ اگر گروههای مرجع را از منظر استعداد و نقش آنان در تامین کارکردها و نظام مناسبات دوجانبه تعریف کنیم ، باید اذعان کنیم که امروزه گردش گفتمانی ایران عمدتاً محصور در درون جامعه شیعه و برخی نخبگان وفادار به فرهنگ و ادب فارسی شده است و این گروه به دلیل کاهش یا محدود بودن دامنه تاثیر گذاری اجتماعی آن و فقدان ارتباطات تاثیر گذار با سایر طبقات گروههای اجتماعی و همچنین عدم دسترسی آنان به فضای رسانهای و سیاسی هند از کارایی لازم در بسط و نشر این گفتمان در جامعه هند برخوردار نیست.
بخش عمده از ارتباطات فرهنگی نیز بیش از آنکه تعاملاتی دوسویه و برونگرا باشد ملهم از مرجعیت سازیهای سنتی و تکراری است و نظامات و شبکههای جدید اجتماعی در جامعه هند را پوشش نداده و فعالین مدنی ، جنبشهای زنان، جوانانۀ جریانها و نهادهای فکری مسلمانان سنی و هندوها ،رسانهها و هنرمندان کمتر در این دایره تعریفشدهاند.
-لذا تعیین سهم فرهنگی شیعه معاصر در شکلگیری منابع هویتی جامعه هند و پاسخ به این پرسش که چرا برخلاف گذشته تاریخی گستره دامنه الگوپذیری از آن عمدتاً محدود به گروهی خاص و محدودی از جامعه هند شده است جای پژوهش و تحقیق علمی داشته میتواند بر ضرورت بازبینی روشهای گذشته و طراحی سازوکارهای مناسب جهت توسعه گفتمانی و افزایش سطح شمول سیاستها و روشها برای فراگیرتر کردن دامنه مخاطبین تاثیر گذار باشد. درک درست تحولات صورت گرفته در حوزه ارزشها هنجارها و همچنین گروههای مرجع جدید در جامعه هند ما را وامیدارد تا ضمن بازنگری قواعد سنتی گذشته، در تشخیص و تعامل با نخبگان گروههای مرجع در هند ، به چرخشها و تحولات مربوط به هنجارها و ارزشها حاکم بر این جامعه توجه و در تعامل با گروههای مرجع جدید بهویژه سیاسیون، هنرمندان، ورزشکاران، رسانهها و جنبشهای مدنی برنامهریزی مناسب به عملآوریم.
-شاید یکی از آسیبها و کاستیهای موجود در فعالیت نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بهویژه در هند حاکم نبودن قواعد و چارچوبهای مفهومی مشخص و تعیینشده بر این فعالیتها و وظایف نهادها باشد. بخشی از پارادوکس ناشی از مغایرت در برداشتهای مفهومی و گفتمانی در فعالیتهای فرهنگی و خروجیهای آن نیز متأثر از این امر میباشد که از یکسو راهبردهای معرفی و تصویرسازی از ایران و منافع و مصالح آن در جهت تامین منافع متصور از نیازها و شرایط جاری و در چارچوب پیشبرد منافع سیاست خارجی و توسعه ،توجه و تاکید بر رویکردهای دیپلماسی عمومی کارکردهای تازهای که بر آن مترتب میباشد ارزیابی میشود و از دیگر سوی؛ معرفی و تبلیغ مزیتهای دینی و ارزشی ایران اسلامی و شیعی، تاثیر گذاری هنجاری، حفظ منزلت ایدئولوژیکی ایران در نزد افکار عمومی، هویت بخشی بر اساس ارزشها و مزیتهای منبعث از انقلاب اسلامی و شیعه ، رشد معنویتگرایی، همانندسازی ارزشها و شکلدهی نگرشها، ارائه پناهگاه هویتی و مذهبی و تامین نیازهای معرفتی مخاطبین بهویژه شیعیان عمدتاً قواعد و سازوکارهای تعریفشده در نظام رسمی دیپلماسی فرهنگی را دنبال نکرده و از ضوابط الگوهای خاص خود پیروی مینماید.
-مراکز شیعی در تبیین علمی معارف تشیع و معرفی مکتب چقدر موفق بودند؟
درزمانی نهچندان دور، در هند علمای بزرگی زندگی میکردهاند که برخی از آنها دارای آثار مهم و ماندگاری در تاریخ شیعه نیز هستند. برخی از آنها بر سر اعتقاد و مذهب خود، جانشان را ازدستدادهاند. درواقع، این علما بودند که از بُعد نرمافزاری، معارف شیعی را به مردم ابلاغ میکردند. تعدادی از علمای شیعه در تاریخ تشیع از اقصی نقاط هند میباشند که برخی از آنها خدمات ماندگاری نیز به تاریخ تشیع نمودهاند. البته در هند دودسته از علمای شیعه زندگی کردهاند. دسته اول علمایی با اصالت هندی و دسته دوم علمایی که به دلایل مختلف تحتفشار حکومتهای سنی ایران و یا دیگر حکومتهای اسلامی به هند مهاجرت کرده بودند. بسیاری از این مهاجرتها با ورود مغولها به هند در قرون ده و یازده هجری رخ داد و این مهاجرتها طی این دو قرن سیر فزایندهای داشت. در کتاب تاریخ شیعه در هند چنین میخوانیم:
[کتاب] تاثیر الامراء تألیف صمصام الدوله شاه نوازخان، حاوی زندگینامهی رجال و اعیان مسلمان و هندو که در فاصلهی سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۷۸۰ [میلادی] در دربار مغول بودهاند، بیانگر عقاید شیعی برخی از شخصیتهای برجسته میباشند. اما این رشد فزایندهی شیعیان بهخصوص قشر نخبه در قرن دهم تا سیزدهم هجری بهحداعلای خود میرسد و اگر تا آنزمان بسیاری، تشیع خود را مخفی نگه میداشتند، در این قرون، دیگر بهراحتی و آشکارا عقاید خود را بیان میکردند. این دوره یکی از دورههای شکوفایی شیعیان در هند است.نفوذ و رسوخ شیعه در حکومتها به خاطر نقش رجال و محققان شیعه بود. برخی از حکام و وزرا نقش مهمی در ترویج تشیع در دکن ایفا کردند. نفوذ تشیع در سایر نقاط هند در قرون شانزدهم و هفدهم [میلادی] شکل آشکاری به خود گرفت و سبب این امر، مساهمتهای فکری رجال شیعه موجود دربار امپراطوران مغول بود. سیاست همزیستی مسالمتآمیز اکبر شاه و جانشینان او که برخی از وزیران و مجریان شیعی به تقویت امپراتوری آنها کمک کرده بود، شیعیان را قادر ساخت تا زندگی آرامی داشته و در تمام زمینههای سیاسی، اجتماعی و فکری با معاصران خود رقابت کنند. درنتیجه متفکران شیعی اثری جاودان بر حیات اداری، فرهنگی و اجتماعی هند بهجای نهادند. البته براثر فشارها و اتهامات سنیها و علمایشان، بخش قابلتوجهی از تلاشهای علمای شیعه معطوف به دو امر بوده است: ۱. پاسخ به شبهات و اتهامات سنّی مذهبان، که اغلب در قالب سلبی و دفاعی نمود داشت. ۲. نگارش کتب مفصل و مجمل در بیان حقانیت و نیز فضایل امامان شیعه – علیهمالسلام- و عقاید حقهی شیعه. نگارش کتاب تحفهی اثنا عشریه توسط شاه عبدالعزیز دهلوی موجب شد، سیلی از کتب کلامی در دفاع از مکتب تشیع، به نگارش درآید. تعداد زیادی از این کتب توسط علمای هند به نگارش درآمد. یکی از این کتب، اثر معروف عبقات الانوار نوشته علامه میرحامدحسین (م ۱۳۰۶ق) است. این کتاب در زمرهی بهترین کتب نگاشته شده درزمینهی مذکور است. این مورد، مشتی است از خروار.قاضی نورالله شوشتری (شهید ثالث) (م ۱۰۱۹ق) نیز با کتاب مشهور الصوارم المهرقه که در نقد کتاب الصواعق المحرقه میباشد و نیز کتاب احقاق الحق، از همین دسته به شمار میآید. وی در این راه، جان خود را از دست داد و مخالفان سنی مذهب، وی را «توسط ضربات شلاق خاردار به شهادت رساندند.»
امروزه شیعیان ازنظر سیاسی جایگاه خاصی ندارند ولی به دلیل موازنه موجود در قدرت، رأی جامعه شیعیان در انتخابات عمومی هند بااهمیت محسوب میگردد. درگذشته در میان شیعیان هند، دانشمندان بزرگ، علما و مراجع صاحب نامی وجود داشتند و لکن بهمرور رو به افول رفته است. لکهنو که بهعنوان یکی از بلاد مهم هند به شمار میرود. روزی مرکز بزرگ حوزه علمیه شیعه بوده است و لکن از آنهمه عظمت خبری نیست.شیعیان بومی اغلب در شهرهای لکهنو، جامو و کشمیر، کلکته، دهلی، احمدآباد، گجرات، بمبئی، حیدرآباد، پون و … سکونت دارند.
پس از انقلاب اسلامی ایران تعدادی از افراد مشتاق برای تحصیل علوم دینی به ایران سفر نموده و در حوزههای علمیه ایران دورههای تحصیلی را گذرانده تعدادی از آنان مراجعت نموده و هماکنون در حوزههای علمیه تدریس مینمایند و تعدادی نیز به امر تبلیغ مشغول میباشند و لکن تعدادی زیادی نیز در این مانده و از مراجعت به هند با توجه به وضعیت موجود سرباز میزنند. نگرانی عمده آنان وضعیت معیشت آنان است که در صورت برنامهریزی میتوان این نگرانی را برطرف نمود و از این توان عظیم در ساماندهی امور شیعیان استفاده نمود. مبلغین موجود و بومی گاهی برای امرارمعاش به خارج از کشور (در ایام تبلیغی) سفر مینمایند که این امر برای آنان مفید میباشد و لکن عمده مبلغین در مناطق شیعهنشین اشتغال داشتند و نیاز به حمایت دارند در این راستا برنامهریزیهایی بهعملآمده که لازم است موردحمایت جدی قرار گیرد تا مناطقی که مردم محروم هستند و توان اداره مبلغ بومی را ندارند مبلغین آنان مورد مساعدت قرارگرفته و برنامه تبلیغی لازم برای آنان ارائه شود.
-آسیبهای روشی در تبیین معارف شیعی را بیان بفرمائید؟
به نظر میرسد یکی از مؤثرترین سازوکار تبلیغ و ترویج تشیع و همچنین حمایت از جامعه اقلیت شیعه در هند، افزایش سطح و دامنه مخاطب در معرفی و نشر ارزشهای شیعه در جامعه متکثر دینی و فرهنگی هند میباشد. منحصر کردن گفتمان ارزشی شیعه به دایره محدود مخاطبین شیعه، از قابلیتهای تاثیر گذاری و پایداری آن حتی در میان اقلیت شیعه خواهد کاست .لذا برای ایجاد حاشیههای امن فرهنگی و اجتماعی برای اقلیت شیعه و هم به جهت ظرفیتها و جاذبههای نهفته در تشیع برای همه انسانها اعم از هندو و غیرمسلمان ،نظام تبلیغ ،ترویج و حتی حمایتی از شیعه در هند میبایستی اصلاح گردد.قطعاً کمک به گسترش تشیع و انقلاب اسلامی در هند زمانی بهخوبی اتفاق خواهد افتاد که شیعه برای اکثریت هندو و همچنین مسلمانان سنی در هند تبدیل بهنظام ارزشی مثبت و قابل دفاع گردد.ازاینرو علاوه بر توسعه دامنه مخاطبین و همچنین نظام گفتمانی قابلفهم برای مخاطبین هندو و سنی در تبلیغ شیعه، بخشی از سیاستها و عملکردهای حمایتی از شیعه در هند نیز میبایستی معطوف به شکلگیری فرصتها و ظرفیتهای توسعهای پذیرش اقلیت شیعه در ساختار اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی هند گردد.
به هر میزان که ظرفیت پذیرش و همسو پنداری هندوها و اقلیت سنی را نسبت به اقلیت شیعه بیشتر فراهم آوریم و فرصتهای عملی مناسبی را جهت توسعه تعاملی شیعه با اکثریت غیر شیعی فراهم گردد و سهم شیعه در گروههای مرجع فکری و مراجع تصمیمسازی و تاثیر گذار در هند افزایش یابد طبیعتاً بر بقاء شیعه در هند و همچنین بر قوام و پایداری ارزشهای شیعی در این کشور تاثیر گذار خواهد بود .طبیعتاً این رویکرد میتواند سیاستهای حمایتی ما از پایداری و میزان تاثیر گذاری بیشتری برخوردار و در مقابل هرچه دایره گفتمانی و عملکردی ما هم در تبلیغ و ترویج تشیع وهم حمایت از جامعه شیعه محدود در خود اقلیت شیعه گردد به جهت شکلگیری و افزایش مقاومت بیرونی خارج از جامعه شیعه و سیستم سیاسی و اجتماعی و دینی حاکم، میزان تابآوری و مقاومت شیعه در دفاع از خود را تقلیل و چالشهای آنان را بیشتر نمودهایم. برای موفقیت در این عرصه میتوانیم محورهای زیر را در هند اجرا کنیم.
– حمایت از گفتمان سازی و توسعه گفتمانی تشیع ،انقلاب اسلامی و اسلام در میان نخبگان هندو و مسلمانان سنی و کمک به ترویج وجوه عقلانی ،اعتدالی و عرفانی شیعه و گفتمان وحدتگرا باهدف اصلاح سنتهای ناصحیح در میان شیعه در هند و افزایش قابلیتهای تعاملی شیعه با اکثریت سنی و هندو در هند
-تقویت رویکردهای پژوهشی و مطالعاتی درزمینهٔ شیعه معاصر و مسلمانان و مطالعه ظرفیتهای پذیرش شیعه توسط مخازبین هندو و مسلمانان سنی
-کمک به جذب و تربیت نخبگان علمی و فرهنگی در میان جامعه شیعه ،حمایت از توسعه سهم شیعیان در رسانه و جریانهای تاثیر گذار اجتماعی و حمایت از نخبه پروری و افزایش قابلیتها و حضور مؤثر شیعیان در جریانهای مرجع و تصمیمساز فرهنگی ،علمی ، اجتماعی و سیاسی هند
-حمایت از ساماندهی و گسترش تعاملات و گفتگوهای نخبگی شیعه با هندوها و مسلمانان سنی
-بهره گیره بیشتر از ظرفیتهای معنوی ، عرفان ،فرهنگ و تمدن شیعه در تعاملات با اهل سنت و هندوها
-تولید منابع علمی مناسب در معرفی شیعه ،اسلام و انقلاب اسلامی بهویژه برای مخاطب هند و مسلمانان سنی
–واسپاری و بومیسازی فعالیتهای مناسبتی و ساماندهی فعالیتهای حمایتی بر اساس سیاستگذاریهای بلندمدت و پایدار
-حمایت از سازوکارهای مؤثر تبلیغی با بهرهگیری هرچه بیشتر از شبکههای اجتماعی،
-ساماندهی و افزایش سهم مشارکتهای بومی در فعالیتهای تبلیغی و تامین هزینههای آن
– افزایش مراودات نخبگان مذهبی هندو و سنی با ایران بهمنظور شکلگیری درک درست و تصویرسازیهای پایدار از تشیع و انقلاب اسلامی ،
– ساماندهی فعالیتهای حمایتی از مبلغین باهدف تقویت سهم سیاستگذاری و هدایتی این نهاد ،و کاهش وابستگیهای مالی
-بهرهگیری هرچه بیشتر از ظرفیت زبان فارسی در معرفی و ترویج ارزشها و آموزههای شیعی ،ایرانی و اسلامی
-افزایش ظرفیتهای دوسویه و مشارکتی در بازسازی واحیانأ میراث فرهنگی و تاریخ ایران و شیعه در هند
-توسعه احیاء آثار نمادهای تاریخی مربوط به شخصیتهای برجسته شیعه در هند با بهرهگیری از ظرفیتهای مشارکتی ایرانی هندی
– حمایت از انتشار فصلنامه میراث مشترک به زبان انگلیسی با همکاری نهادهای مربوطه ایرانی و هندی -برپایی نمایشگاهها و جشنوارههای میراث فرهنگی مشترک در مناطق مختلف هند باهدف معرفی و آشنایی هرچه بیشتر مخاطب هندی با این میراث تاریخی فرهنگی
-امروزه به دلایل مختلفی زبان فارسی در مناطق مختلف جهان ازجمله درشبه قاره در حال احتضار و حذف میباشد. به نظر میرسد زبان فارسی به لحاظ بار فرهنگی معرفتی و دینی موجود دران میتواند میراث فرهنگی و مذهبی شیعه در هند را حفظ نماید .
علیرغم مشکلات و محدودیتهای فراوانی که در مسیر توسعه و ترویج زبان فارسی در هند وجود دارد خوشبختانه در نظام آموزشی جدید هند زبان فارسی کماکان بهعنوان یکزبان مورد تشویق جهت فراگیری در دورههای آموزشی مختلف مطرح بوده و از فرصتهای مناسبی جهت گسترش برخوردار میباشد .علاوه بر دپارتمانهای رسمی آموزش زبان فارسی در دانشگاههای هند، پیشنهاد تأسیس مؤسسه ملی زبانهای پالی، فارسی و پرارکرتی در این مصوبه؛ فضای مناسب جدیدی است تا نهادهای فرهنگی و آموزشی کشورمان همانند سایر کشورها از این فرصت در توسعه فضاهای فرهنگی آموزشی زبان فارسی و تامین منابع مالی از طریق اخذ شهریه و صدور گواهینامه ،بهرهگیری مناسبی در گسترش فرهنگ و ادب فارسی در هند به عملآورند.
-راهکار شما برای معرفی تشیع اصیل و معارف حقیقت اهلبیت (ع) چیست؟
به نظر میرسد یکی از مؤثرترین سازوکار تبلیغ و ترویج تشیع و همچنین حمایت از جامعه اقلیت شیعه در هند،افزایش سطح و دامنه مخاطب در معرفی و نشر ارزشهای شیعه در جامعه متکثر دینی و فرهنگی هند میباشد.منحصر کردن گفتمان ارزشی شیعه به دایره محدود مخاطبین شیعه، از قابلیتهای تاثیر گذاری و پایداری آن حتی در میان اقلیت شیعه خواهد کاست .لذا هم به جهت ظرفیتها و جاذبههای نهفته در تشیع برای همه انسانها اعم از هندو و غیرمسلمان ،نظام تبلیغ ،ترویج و حتی حمایتی از شیعه در هند میبایستی اصلاح گردد.قطعاً کمک به حفظ و معرفی تشیع در هند زمانی بهخوبی اتفاق خواهد افتاد که مکتب تشیع برای اکثریت هندو و همچنین مسلمانان سنی در هند تبدیل بهنظام ارزشی مثبت و قابل دفاع گردد.ازاینرو علاوه بر توسعه دامنه مخاطبین و همچنین نظام گفتمانی قابلفهم برای مخاطبین هندو و سنی در تبلیغ شیعه، بخشی از سیاستها و عملکردهای حمایتی از شیعه در هند نیز میبایستی معطوف به شکلگیری فرصتها و ظرفیتهای توسعهای پذیرش اقلیت شیعه در ساختار اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی هند گردد.
– حمایت از گفتمان سازی و توسعه گفتمانی تشیع در میان نخبگان هندو و مسلمانان سنی و کمک به ترویج وجوه عقلانی ،اعتدالی و عرفانی شیعه و گفتمان وحدتگرا باهدف اصلاح سنتهای ناصحیح در میان شیعه در هند و افزایش قابلیتهای تعاملی شیعه با اکثریت سنی و هندو در هند
-تقویت رویکردهای پژوهشی و مطالعاتی درزمینهٔ شیعه معاصر و مسلمانان و مطالعه ظرفیتهای پذیرش شیعه توسط مخازبین هندو و مسلمانان سنی
-کمک به جذب و تربیت نخبگان علمی و فرهنگی در میان جامعه شیعه، حمایت از ساماندهی و گسترش تعاملات و گفتگوهای نخبگی شیعه با هندوها و مسلمانان سنی،بهره گیره بیشتر از ظرفیتهای معنوی، عرفان، فرهنگ و تمدن شیعه در تعاملات با اهل سنت و هندوها، تولید منابع علمی مناسب در معرفی شیعه، اسلام و انقلاب اسلامی بهویژه برای مخاطب هند و مسلمانان سنی، واسپاری و بومیسازی فعالیتهای مناسبتی و ساماندهی فعالیتهای حمایتی براساس سیاستگذاریهای بلندمدت و پایدار،حمایت از سازوکارهای مؤثر تبلیغی با بهرهگیری هرچه بیشتر از شبکههای اجتماعی، ساماندهی و افزایش سهم مشارکتهای بومی در فعالیتهای تبلیغی و تامین هزینههای آن ، افزایش مراودات نخبگان مذهبی هندو و سنی با ایران بهمنظور شکلگیری درک درست و تصویرسازیهای پایدار از تشیع و انقلاب اسلامی،بهرهگیری هرچه بیشتر از ظرفیت زبان فارسی در معرفی و ترویج ارزشها و آموزههای شیعی ،ایرانی و اسلامی ،افزایش ظرفیتهای دوسویه و مشارکتی در بازسازی واحیانأ میراث فرهنگی و تاریخ ایران و شیعه در هند از راهکارهای پیشنهادی محسوب میگردد.
ثبت دیدگاه شما