عبدالغفور حلیمی مستبصر اهل گلستان برادر شهید والا مقام عبدالغفار حلیمی
پدرم بر بالین یک محتضری بود، همه را از اتاق بیرون کرد و من فقط کنارش نشسته بودم، ناگهان پدرم برای تلقین آن محتضر بعد از شهادتین گفت: «اشهد ان علیا ولی الله» خیلی تعجب کردم و تا صبح نخوابیدم و فکر میکردم تا آنکه فردا از پدرم پرسیدم: «چرا دیشب شهادت به ولایت علی […]
پدرم بر بالین یک محتضری بود، همه را از اتاق بیرون کرد و من فقط کنارش نشسته بودم، ناگهان پدرم برای تلقین آن محتضر بعد از شهادتین گفت: «اشهد ان علیا ولی الله»
خیلی تعجب کردم و تا صبح نخوابیدم و فکر میکردم تا آنکه فردا از پدرم پرسیدم: «چرا دیشب شهادت به ولایت علی دادی؟»
پدرم آشفته شد و گفت: «مگر تو کجا بودی؟»
گفتم: «کنار شما»
پدرم با عصبانیت گفت: «باید میرفتی بیرون. حالا هم مشکلی نیست، هر چه من میگویم گوش بده و کاری به چیزهای دیگر نداشته باش»
من برایم خیلی ایجاد سوال شد و تمام کتابها را گشتم و چند سوال اصلی را نوشتم:
۱. شأن نزول سوره کوثر چیست؟
۲.حدیث ثقلین چه چیزی را میگوید؟
۳.حدیث غدیر چیست؟
۴. امام زمان کیست و غیبت و ظهور او به چه معنا است؟
ثبت دیدگاه شما